حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) یک فقیه و محدث عصر و زمان خود بودند که نقشی بسیار ارزندهای در پیوند بین شیعیان و حضرت امام هادی (ع) داشتند. حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) از چهرههای درخشان علم، فقاهت و فضیلت و برای ما یک الگوی سازنده است. مقام حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در جامعه امروز ما آنگونه که باید و شاید شناخته شده نیست، ایشان در بین علما به عنوان محدث مطرح هستند و نسل وی با چهار واسطه به امام حسن مجتبی(ع) برمیگردد. حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) حلقه وصل شیعیان در شهرهای مختلف بودند و میتوان از ایشان به عنوان سفیر سیار ائمه(ع) یاد کرد. به گزارش ایسنا، محقق بزرگ مرحوم علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی درباره تاریخ ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم (ع) مینویسند «بنابر نقل کتاب الخصائص العظیمیه ولادت حضرت عبد العظیم (ع) در روز پنجشنبه چهارم ربیعالثانی سال ۱۷۳ ق در مدینه واقع شده است». ایشان در ۷۹ سال عمر با برکتشان حضور و امامت چهار امام معصوم یعنی امام موسی کاظم علیه السلام، امام رضا علیه السلام، امام محمدتقی علیه السلام و امام علی النقی علیه السلام را درک کردهاند. در برخی روایات ثواب زیارت قبر ایشان برابر با ثواب زیارت قبر امام حسین(ع) است. دوران زندگی حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) مصادف با شرایط خفقان و سرکوب شیعیان توسط بنی عباس بود. ایشان نیز همچون پدرانش سالها تحت تعقیب بود. ایشان گرچه زمانی که در مدینه، بغداد و سامرا میزیست روش تقیه را در پیش گرفته و عقیده و مرام خود را پنهان میداشتند، ولی با این حال مورد غضب متوکل و معتز بود. (کتاب بر آستان کرامت، چاپ ۱۳۹۲، صفحه۷) زمینههای مهاجرت حضرت عبدالعظیم (ع) از مدینه به ری و سکونت در غربت را باید در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن عصر جستجو کرد. خلفای عباسی نسبت به خاندان پیامبر (ص) و شیعیان ائمه بسیار سختگیری میکردند. یکی از بدرفتارترین این خلفا متوکل عباسی بود که خصومت شدیدی با اهل بیت(ع) داشت. تنها در دوره او چندین بار مزار حضرت امام حسین علیه السلام در کربلا تخریب و با خاک یکسان شد. وقتی اسلام به شهرهای مختلف کشور ما وارد شد و مسلمانان در شهرهای مختلف ایران به اسلام گرویدند، از همان سالها ری یکی از مراکز مهم سکونت مسلمانان شد و اعتبار و موقعیت خاصی پیدا کرد زیرا سرزمینی حاصل خیز و پرنعمت بود. در ری، هم اهل سنت و هم از پیروان اهل بیت (ع) زندگی میکردند و قسمت جنوبی و جنوب غربی شهر ری، بیشتر محل سکونت شیعیان بود. حضرت عبدالعظیم(ع) به صورت یک مسافر ناشناس، وارد ری شد و در محله ساربانان در کوی سکه الموالی به منزل یکی از شیعیان رفت، مدتی به همین صورت گذشت. او در زیرزمین آن خانه به سر میبرد و کمتر خارج میشد، روزها را روزه میگرفت و شبها به عبادت و تهجد میپرداخت، تعداد کمی از شیعیان او را میشناختند و از حضورش در ری خبر داشتند و مخفیانه به زیارتش میشتافتند، اما میکوشیدند که این خبر فاش نشود و خطری جان ایشان را تهدید نکند. پس از مدتی، افراد بیشتری حضرت عبدالعظیم(ع) را شناختند و خانهاش محل رفت و آمد شیعیان شد. نزد او میآمدند و از علوم و روایاتش بهره میگرفتند و عطر خاندان عصمت(ع) را از او میبوییدند و او را یادگاری از امامان خویش میدانستند. حضرت عبدالعظیم(ع) میان شیعیان شهرری بسیار ارجمند بود و پاسخگویی به مسائل شرعی و حل مشکلات مذهبی آنان را برعهده داشت. این امر هم گویای مقام برجسته حضرت عبدالعظیم(ع) است و هم میرساند که وی از طرف حضرت امام هادی(ع) در آن منطقه وکالت و نمایندگی داشته است. مردم سخن او را سخن امام(ع) میدانستند و در مسایل دینی و دنیوی، وجود او محور تجمع شیعیان و تمرکز هواداران اهل بیت(ع) بود. حضرت در پانزدهم شوال سال ۲۵۲ قمری رحلت و در باغ عبدالجبار تشییع کردند و پیکر مطهرش را در ری دفن کردند. چرا ثواب زیارت حضرت عبدالعظیم برابر با ثواب زیارت امام حسین(ع) است؟ در ابتدا باید گفت که باید توجه داشت که آن ثوابها که برای زیارت عبدالعظیم ذکر شده در مقایسه با زیارت ائمه (ع) نیست، زیرا هیچ کسی با آنان قابل مقایسه نیست از این رو امیر مومنان(ع) فرمود:"هیچ کس از این امت را با آل محمد نمیتوان مقایسه کرد. آنان که ریزهخوار خوان نعمت آل محمد اند و با آن ها برابری نمی کنند"(مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی) با توجه به این نکته حال باید گفت در مورد دلیل اینکه چرا ثواب زیارت عبدالعظیم حسنی(ع) به مثابه زیارت سیدالشهدا(ع) در کربلا عنوان شده است، باید بدانیم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) حلقه وصل شیعیان در شهرهای مختلف بودند و میتوان از ایشان به عنوان سفیر سیار ائمه(ع) یاد کرد. ایشان از جمله محدثین و علمای برجسته شیعه است که به دلیل مجاهدتهای علمی و تلاش برای رساندن معارف اهل بیت(ع) به شیعیان مورد توجه و تأیید ائمه معصوم قرار گرفته است. نکته بعدی که باید به آن اشاره کرد این مطلب است که ممکن در مورد سایر امامزادگان بزرگوار نیز روایاتی بوده، اما به دست ما نرسیده است چون ما هر یک از این امامزادگان را به نیت ائمه زیارت می کنیم و ثواب آن محفوظ است. اما روایت ثواب زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) به ما رسیده است. جنبه دیگر در حق حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) می تواند بحث مأموریتهای ایشان باشد. چرا که حضرت بین شیعیان که در جای جای خطه اسلامی نمیتوانستند با هم ارتباط داشته باشند، حلقه اتصال بود. چون ائمه ایشان را قبول داشتند و ممکن است این ثواب ناظر به همین مجاهدتهایی باشد که در راه ارتباط بین شیعیان و رساندن پیام ائمه باشد که از ایشان میتوان به عنوان سفیر سیار ائمه یاد کرد. این مساله لزوم پایگاه سازی و تشکیل مراکز تجمع نیروها و اجتماعات، موضوعی است، که به طور کلی از اخبار و احادیث به دست میآید، روشن میشود که ائمه اطهار (ع) دوست داشتند، شیعیان با هم باشند، گرد هم جمع شوند، مذاکره کنند، و برای حفظ کیان تشیع و نشر معارف و گسترش مکتب، فعالیتهای دینی و تبلیغی و اجتماعی داشته باشند. ثانیا ممکن است شرایط خاص زمانی و مکانی، سبب گردیده باشد، که آن همه فضیلت برای زیارت حضرت عبدالعظیم (ع) ذکر شده آن را مانند فضیلت زیارت سیدالشهداء (ع) محسوب داشته و این درک فضیلت را مخصوص آن زمان قرار داده باشد؛ زیرا متوکل عباسی و برخی دیگر از حکام جور، پس از تخریب بارگاه امام حسین (ع)، برای جلوگیری از زیارت آن بزرگوار، ماموران دژخیم و جلادی را، به مراقبت و نگهبانی گماشته بودند، که به بزرگ و کوچک رحم نمیکردند و جان افراد در خطر کشته شدن قرار میگرفت و حتی زائرین زیادی را، بیرحمانه به خاک و خون کشیده بودند. انتهای پیام
مشاهده بیشتر »روایتی از حضور کوچکترین نیروی ایرانی در منطقه جنگی
کنار سفره منتظر آمدن حاج حمید نشسته بودم و چشمان خود را به در دوخته بودم با دقت به صداهایی که میآمد گوش میدادم به امید اینکه خبری از آمدن حاج حمید بشود. به گزارش ایسنا، پروین مرادی همسر سردار شهید مدافع حرم از نوابغ اطلاعات و عملیات از شب عید روزهای جنگ روایت میکند: «اطلاع داده بودند که حاج حمید شب عید از جبهه به خانه خواهد آمد. من هم زودتر از همیشه از ستاد مقاومت به کیانپارس رفتم و مشغول کارهای خانه از جمله خرید و پختن شام شب عید شدم. همه چیز آماده شده بود ولی از آمدن حاج حمید خبری نبود. سفره را پهن کردم قابلمه پلو را کنار سفره گذاشتم ماهیتابه که ماهی شب عید را سرخ کرده بودم هم کنار سفره قرار دادم. دخترم مریم به خواب رفته بود. من هم کنار سفره منتظر آمدن حاج حمید نشسته بودم و چشمان خود را به در دوخته بودم با دقت به صداهایی که میآمد گوش میدادم به امید اینکه خبری از آمدن حاج حمید بشود. ناگهان با صدای اذان صبح از خواب پریدم نگاهی به اطراف کردم سفره شام پهن بود و حاج حمید هم نیامده بود و منهم نشسته کنار سفره به خواب رفته بودم. بعداز خواندن نماز صبح در حالی که از آمدن حاج حمید نا امید شده بودم به رختخواب رفتم هنوز چشمانم گرم نشده بود که صدای حاج حمید را شنیدم که گفت: «سلام بیداری؟» بلافاصله از جایم بلند شدم و سلام کردم و پرسیدم: «چرا دیشب نیومدی؟» گفت: «خیلی سعی کردم خودمو برسونم ولی متاسفانه موفق نشدم در عوض الان میخوام شما رو یه جایی ببرم .» آن روز من و مریم فرزندمان که نوزادی بیش نبود همراه حاج حمید به شهر سوسنگرد رفتیم. صدای وحشتناک تیراندازی و خمپاره را میشنیدم. دوستان حاج حمید وقتی من و مریم را دیدند تعجب کردند. شهید مهدی زینالدین از حاج حمید پرسید: «حاج حمید چرا خانواده را آوردی؟» و حاج حمید با خنده گفت: «ببین برادر کوچکترین نیروی ایرانی، مریم دختر کوچولوی من است.» انتهای پیام
مشاهده بیشتر »روایتی متفاوت از آخرین روز زندگی یک باستانشناس
«صدای پشت تلفن آهسته گفت کمی دیر شده، ایشون در آسانسور فوت کردند» یخ زدم، چه کار کنم به کی زنگ بزنم؟ به فاضلی، رییس وقت پژوهشکده باستانشناسی، زنگ زدم، نیم ساعت بعد بچههای تیم کاوش هگمتانه را جمع کردم و داستان را تعریف کردم، همه بهتزده بودند، بعضی سیگار میکشیدند، بعضی آهسته اشک میریختند و بعضی با پرزهای موکت سرگرم شده بودند.» به گزارش ایسنا، این بخشی از روایت علی شریفی - دستیار مسعود آذرنوش- است، از هشتم آذرماه یازده سال قبل. باستانشناسی که ناماش را با عنوان «دوران طلایی باستانشناسی ایران» به زبان میآورند، کسی که در کنار کاوشهای باستانشناسی در محوطههای تاریخی مختلف مانند "هگمتانه" و "قلعه یزگرد" اقداماتاش در کسوت ریاست پژوهشکده باستانشناسی، او را یکی از مردان «دوران طلایی باستانشناسی» کرد. دستیار مسعود آذرنوش در سایت هگمتانه؛ که در سالهای پایانی عمر آذرنوش به عنوان دستیار همراه او بود، بعد از گذشت ۱۱ سال از فوت او، آن روز را روایت میکند. «جمعه هشتم آذر سال ۱۳۸۷، ظاهرا روزی مثل بقیه روزها بود، در هیئت دکتر همه چیز ساعتوار دقیق بود، مثل همه روزهای کاوش قبل از ساعت ۶ از خواب بیدار شدیم و راس ساعت ۶ همه سر میز صبحانه بودند و مثل همیشه دکتر در راس میز نشسته بود. پس از صبحانه من همراه با سایر اعضای تیم کاوش به محوطه جنوب غربی تپه (هگمتانه) رفتیم. با توجه به اینکه دکتر روی مقاله کاوش «قلعه یزدگرد» کار میکرد، روزهایی که همدان بود، من پس از راه افتادن کارگاه و حضور غیاب کارگران به پایگاه برمیگشتم و در تهیه مدارک لازم به دکتر کمک میکردم. در بازگشت تا ساعت۱۰ که زمان چاشت بود، به همراه دکتر کار کردم، بعد از چاشت دکتر گفت که امروز با آقای رشیدبیگی – مدیر وقت پایگاه هگمتانه – قرار است برای بازدید زاغه هایی که در بخش شمالی و غربی تپه در بین دیوارها و فضاهای معماری توسط کارتنخوابها و افراد دیگر به وجود آمده، بازدید کنند. و راه حلی برای کنترل و ساماندهی وضع این قسمت از تپه داشته باشند. بنابراین من به کارگاه کاوش رفتم و دکتر با آقای رشیدبیگی به بازدید زاغهها رفت. ساعت یک وقت ناهار بود و طبق برنامه دکتر که معمولا با سایر تیمهای کاوش متفاوت بود، به همراه سایر کارشناسان به پایگاه برگشتیم. دکتر پیش از ما برگشته بود و در حین ناهار با آب و تاب از وضعیت زاغهها در قسمت شمالی و غربی تعریف کرد. بعد ناهار بچهها به سایت برگشتند و من برای کمک به دکتر در پایگاه ماندم. دکترگفت: امروز چند بار حالت نفس تنگی به من دست داده، شاید به خاطر فضای زاغهها بوده. اصرار کردم که به اورژانس زنگ بزنم تا وضعیتاش را بررسی کنند، اما گفت برای روز یکشنبه وقت دکتر داشتم و زنگ زدم قرار شده امروز عصر بروم برای ویزیت. دکتر یکشنبه و سه شنبه دانشگاه درس میداد، شنبه عصر میرفت و چهارشنبه صبح برمیگشت، اما اینبار میخواست یک روز زودتر برود. به راننده تاکسی زنگ زدم و از او خواستم ساعت ۳ برای بردن دکتر به تهران در پایگاه باشد. دکتر آماده شد، چمدانش را بست. لباس عوض کرد و هنگامی که داشت بند کفش هایش را میبست دوباره حالت تنگی نفس به او دست داد. باز هم اصرار کردم که به اورژانس زنگ بزنم اما قبول نکرد. دکتر راهی تهران شد، بچهها از کاوش برگشتند، متعجب از اینکه دکتر رفته، دوش گرفتند و استراحت کردند، حدود ساعت ۵ تماس گرفت، عجیب بود همیشه وقتی میرسید تماس میگرفت، به شوخی گفت این چه ماشینیه برام گرفتی. پنچر کرده بودند و راننده در حال گرفتن پنچری. دکتر هم تماس گرفته بود ببیند، این دو ساعتی که نبوده اتفاقی افتاده؟ بعد تماس کمی استراحت کردم، تلفنم زنگ خورد، دکتر بود. برداشتم، طبق معمول پیشدستی کردم و گفتم سلام آقای دکتر، حال شما خوبه، رسیدید به سلامتی؟ اما صدای آن طرف تلفن صدای یک زن بود که پس از سلام پرسید شما چه نسبتی با دکتر دارید؟ اول فکر کردم خواهر دکتر است، پرسیدم خانم آذرنوش شما هستید. صدا گفت خیر من همسایه آقای دکتر هستم و ادامه داد «کمی حالشون بده، شما چه نسبتی با ایشون دارید، هول کردم، گفتم من برای دکتر کار میکنم، دستیار ایشون هستم، خوب زنگ بزنید به اورژانس. خانم همسایه گفت زنگ زدیم اورژانس اومده، اما کمی حالشون بده، شمارهای از خانواده ایشون دارید؟ گفتم ندارم ولی روی گوشی (نام خواهر مسعود آذرنوش) را سرچ کنید، لطفا ببریدش بیمارستان. صدای پشت تلفن آهسته گفت کمی دیر شده ایشون در آسانسور فوت کردند.» یخ زدم، چه کار کنم به چه کسی زنگ بزنم؟ زنگ زدم به دکتر فاضلی رییس وقت پژوهشکده باستانشناسی و جریان را شرح دادم و ایشون گفت پیگیری میکنم، فرض بر اینکه موضوع صحت دارد کاوش را یک هفته تعطیل اعلام کن. نیم ساعت از تماس با دکتر فاضلی نگذشته بود که بچهها را جمع کردم و داستان را تعریف کردم، همه بهت زده بودند، بعضی سیگار میکشیدند، بعضی آهسته اشک میریختند و بعضی با پرزهای موکت سرگرم شده بودند. در حین اینکه با بچهها صحبت میکردم، یک پیامک به ترتیب برای گوشی بچهها آمد، کوتاه و پرمعنا و البته دردناک «آذرنوش مرد»، روزنامهها، یازده سال پیش فردای روز هشتم آذر ۱۳۸۷ نوشتند: «مسعود آذرنوش رییس سابق پژوهشکده باستانشناسی در بازگشت از ماموریت همدان فوت کرد» شریفی، بعد از گذشت بیش از یک دهه از رفتن مسعود آذرنوش؛ از این باستانشناس گفت. وی به ایسنا میگوید: «او در زمان حضورش در پژوهشکده باستانشناسی تحول ایجاد کرده بود، حضور هیاتهای خارجی از جمله در سد سیوند یکی از نخستین قدمها در این زمینه بود که باعث شد بسیاری از باستان شناسان ایرانی که با این هیاتها کار می کردند، به مرور با آنها ارتباط بگیرند و از کنار این ارتباطات از اقداماتی مانند بورس استفاده کنند. سختگیریهای شادروان آذرنوش در دانشگاه و محل کارش، به گونهای بود که بسیاری از کارمندان آن را بر نمیتافتند، اما او بهترین اقدامات را در زمان حضورش در پستهای مختلف در پژوهشگاه میراث فرهنگی انجام داد، به حدی که دورهی حضور او در پژوهشکده باستانشناسی را "دوره طلایی باستانشناسی" مینامند.» او با اشاره به جوانگرا بودن شادوران آذرنوش برای استفاده از جوانان و فارغالتحصیلان رشتههای باستانشناسی در تیمهای کاوش و پژوهشکده باستانشناسی ادامه میدهد: «تعدادی از باستانشناسان و حتی مسوولان پژوهشگاه در زمان حیات وی، از او شاکی بودند که چرآذرنوش پای هیاتهای خارجی رابه ایران بازکرد و جوانان را به کاوشها راه داد. در شرایطی که هیاتهای خارجی در ایران بودجههای تحقیقاتی همراه خود میآوردند و کارهای آزمایشگاهی را بدون پرداخت حداقلی بودجه از سوی دولت یا میراث فرهنگی انجام میداند.» شریفی حتی به پروژهای در زمان حیات آذرنوش اشاره میکند و میگوید: «با پیگیریها و ارتباطات بینالمللی که مرحوم آذرنوش داشت، در آن زمان تعداد زیادی نمونه یافتههای باستانشناسی برای انجام آزمایش کربن ۱۴ به دانشگاه آکسفورد فرستاده شد، بدون این که حتی یک ریال از سوی پژوهشکده باستانشناسی یا ایران پرداخت شود. در واقع این اقدام برای نخستین بار انجام میشد، او با ارتباطات بینالمللی خود کمک به باستانشناسی ایران میکرد.» دستیار آذرنوش با اشاره به پروژههای بلند پروازانهای که شادروان آذرنوش برای محوطههای تاریخی کشور داشته، توضیح میدهد: «او طرحی را تهیه کرده بود تا با سید مهدی موسوی کوهپر – باستان شناس – با بودجهای که در سال ۱۳۸۰ تعریف شده بود، کارهای مطالعاتی پنج شهر ساسانی مانند «فیروزآباد» و «بیشاپور» را تا حدود چهار فصل کاوش و مطالعه انجام دهد. از دیگر پروژههایی که قصد اجرایی کردناش را داشت، همکاری با شبکه چهار سیما همراه با یک گروه مستندساز و تعدادی باستان شناس بود تا برای معرفی محدودهی ایران فرهنگی، آثاری که برگرفته از ریشه ایرانی هستند ثبت و ضبط و نمونهبرداری شود و با پخش اطلاعات فنی و موارد موجود به شیوهای که قابل پخش در تلویزیون باشد، این محوطههای باستانی به مردم معرفی شود.» شریفی با اشاره به کاوشهایی که آذرنوش در محوطهی تاریخی هگمتانه انجام داده بود، میگوید: تا آن زمان سه فصل کاوشِ لایهنگاری در هگمتانه انجام شده بود، اما در آذر سال ۱۳۸۷ تیم کاوش مسعود آذرنوش در حال بررسی محوطهای در منطقهی هگمتانه بودند که قرار بود در آن منطقه موزه منطقهای غرب کشور درست کنار هگمتانه ساخته شود و او اجرایی شدن این پروژه را منوط به انجام بررسیهای کامل در این محوطه کرده بود، تا اگر آثار یا نشانههای تاریخی به دست نیامد، کار ساخت موزه را انجام دهند. و با وجود به دست آمدن نشانهها و یافتههای باستانشناسی در آن محوطه، بعد از درگذشت آذرنوش، کار ساخت موزه را در همان منطقه آغاز کردند. موزهای که بعد از این همه سال به نظر میرسد هنوز در مرحلهی بتنریزی آن برای کف هستند.» این باستانشناس با اشاره به دیدگاه مسعود آذرنوش دربارهی محوطهی هگمتانه و دورهی تاریخی که توسط او و محمد رحیم صراف - باستانشناس پیشکسوت - دو دورهی تاریخی مختلف را شامل میشد، میگوید: «طبق صحبتهای آقای صراف، مسوولان شهری همدان، این شهر و محوطهی تاریخی هگمتانه را پایتخت مادها میدانستند، در حالی که کاوشهای لایهنگاری آذرنوش نشان داد که حداقل آن معماری خشتی که در همدان به عنوان معماری عصر آهن و مادی شناخته میشد، معماری عصر آهن نیست و قطعا متعلق به دورهی اشکانی است. آذرنوش این اتفاق را این طور عنوان میکرد؛ "من مدعی نبود هگمتانه در شهر همدان نیستم، فقط میدانم، سازههای خشتی محوطهی موسوم به هگمتانه در شهر همدان امروزی، بر اساس مطالعات لایهنگاری منتسب به دوره اشکانی است."» شریفی اما ادامه میدهد: هنوز مردم و مسوولان همدان نمیخواهند این را قبول کنند چون فکر میکنند با قبول کردن این تاریخ برای همدان؛ قدمت شهرشان کمتر میشود. دکتر آذرنوش حتی سال ۱۳۸۵ در سخنرانی که در همایش باستانشناسی غرب کشور در کرمانشاه داشت، در اینباره حرف زد؛ «هگمتانهی مادها ممکن است در جای دیگری از شهر همدان باشد یا حتا خارج از شهر همدان. اما آن چه که امروز به آن هگمتانه میگویند "اکباتانِ اشکانی" است.» دستیار آذرنوش حتی به مراسمِ دانشگاه بوعلی همدان در روزهای بعد از هشتم آذر ۱۱ سال قبل اشاره میکند که تا قبل از درگذشت آذرنوش قرار بود او در آن دانشگاه برای هگمتانه و کاوشهای سه فصل قبل آن صحبت کند، اما با درگذشتِ وی؛ همان مراسم به آیینِ بزرگداشت او تبدیل شد. مسعود آذرنوش ـ باستانشناس و رییس سابق پژوهشکدهی باستانشناسی سازمانِ وقتِ میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ـ هشتم آذر و پس از بازگشت از مأموریت اداری در هگمتانهی همدان به تهران، براثر سکته درگذشت. پیکر او در قطعهی نامآوران و مفاخر بهشت زهرا (س) آرام گرفت. آذرنوش در سال ۱۳۵۲ کارشناسی ارشد باستانشناسی و تاریخ هنر را از دانشگاه تهران و در سال ۱۳۶۸ دکتری باستانشناسی را از دانشگاه کالیفرنیا گرفت. او از سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۵ در سازمان میراث فرهنگی کشور، ریاست پژوهشکدهی باستانشناسی را برعهده داشت. این باستانشناس دهها مقاله در حوزهی باستانشناسی در نشریات تخصصی داخلی و خارجی به زبانهای فارسی، انگلیسی و فرانسه منتشر و در زمان ریاست خود در پژوهشکدهی باستانشناسی، تغییراتی اساسی را در این حوزه ایجاد کرد. او در سال های پایانی عمر خود، سرپرست هیأت کاوش باستانشناسی هگمتانه در همدان و قلعه یزدگرد در استان کرمانشاه و مدیر محور ساسانی استان فارس بود. انتهای پیام
مشاهده بیشتر »سهم زبان فارسی از ایدفا ۲۰۱۹ / شمس تبریزی در آمستردام
جشنواره معتبر فیلم ایدفا در حالی به گام پایانی خود رسید که "زبان فارسی" در این دوره از این رویداد جهانی سهم قابل توجهی را به خود اختصاص داد. به گزارش خبرنگار ایسنا از آمستردام، جشنواره بینالمللی فیلم مستند آمستردام (ایدفا) در سی و دومین دوره خود، بهواسطه آنکه فیلم های ایرانی در بخشهای مختلف آن حضور چشمگیری داشتند، زبان فارسی را پرشمارتر از همیشه در سالنهای سینمای پایتخت هلند عرضه کرد. خطای محسوس در عرضه فیلمهای ایرانی البته در این میان، یک لغزش سهلانگارانه در عرضه فیلمهای ایرانی مانند جشنوارههای مشابه در سالهای اخیر خودنمایی کرد؛ آن هم اینکه متاسفانه چند سالی است برخی از فیلمهای ایرانی در شناسنامههای خود همچنان با عبارت معتبر Persian عرضه میشوند اما برخی دیگر، با عبارت Farsi که میتوان گفت، نه تنها پشتوانه علمی و تاریخی در اسناد فرهنگی، دانشگاهی، اداری و غیره ندارد، بلکه از منظرهایی و در موردهایی، به سردرگمی، بویژه نزد مخاطب خاص یا عام غیر ایرانی هم میتواند بیانجامد. شعبه جشنواره حقیقت در آمستردام! به هر حال، حضور زبان فارسی در ایدفا ۲۰۱۹ از همیشه پررنگ تر بود؛ چراکه یک دلیل آن، حضور به نسبت پرشمار فیلم های ایرانی بود؛ تا جایی که برخی اهالی سینمای مستند و رسانه ایرانی، به شوخی، از جشنواره امسال به عنوان جشنواره "سینما حقیقت ۲" یاد می کردند. از این رو میتوان گفت، پس از هلند که به عنوان کشور میزبان، سهم بلامنازعی در فراوانی فیلمهای این جشنواره دارد، ایران جزو کشورهایی بود که بیشترین تعداد فیلمها را در ایدفای امسال داشتند. مستند «سایههای بیخورشید» ساخته مهرداد اسکویی بود که در اولین نمایش جهانی خود در افتتاحیه سی و دومین جشنواره بینالمللی مستند آمستردام (ایدفا) بهعنوان مهمترین رویداد سینمای مستند، و در بخش رقابتی مستندهای بلند این دوره از جشنواره، به روی پرده رفت. هرچند که اسکویی پیش تر نیز در ایدفا حضور داشته و برنده جایزه هم شده است، اما انتخاب یک فیلم ایرانی بهعنوان فیلم افتتاح این جشنواره، اتفاقی بیسابقه و تاریخی را برای سینمای ایران رقم زد. درنهایت هم این فیلم، برای نخستینبار جایزه ایدفا را در بخش فیلمهای بلند (در بخش بهترین کارگردانی) برای سینمای ایران به ارمغان آورد، ضمن آنکه اسکویی را اولین ایرانی کرد که دو بار در ایدفا به جایزه رسیده است. این مستند روایتگر داستان پنج دختر در کانون اصلاح و تربیت است که به جرم همدستی در قتل پدر، همسر یا عضو مذکر خانواده، دروان محکومیت خود را سپری میکنند. مستند «خلاف جهت عقربههای ساعت» به کارگردانی جلال وفایی نیز در بخش رقابتی مستندهای نیمه بلند ایدفا ۲۰۱۹ حضور داشت. این مستند درباره یک ساعتساز در شهر همدان است که دیدگاه سیاسی او نسبت به دوران جوانی تفاوت زیادی کرده است. این فیلم هم که نخستین تجربه فیلمساز آن بهشمار میرفت، در اولین حضور جشنوارهایاش توانست که جایزه بهترین فیلم نیمه بلند ایدفا ۲۰۱۹ را به خود اختصاص دهد. در سالهای گذشته، محین عبدالوهاب در این بخش به جایزه رسیده بود. همچنین در بخش رقابتی مستند کودک و نوجوان نیز فیلم «آشو» ساخته جعفر نجفی به نمایندگی از سینمای ایران در این بخش و نیز در بخش فیلمهای کوتاه به نمایش گذاشته شد. این فیلم که زندگی ایلیاتی نوجوانی بختیاری را روایت می کند که یک "عشق فیلم" است، در ایدفا دومین حضور جهانی خود را پس از جشنواره لایپزیک تجربه کرد که در آن به دیپلم افتخار کارگردانی دست یافته بود و در اینجا هم به جایزه بهترین فیلم بخش کودک رسید. در سالهای گذشته، مهرداد اسکویی این جایزه را برای سینمای مستند ایران بهدست آورده بود. جشنواره بینالمللی مستند آمستردام (ایدفا) امسال در بخش غیررقابتی «Luminous» خود نیز میزبان سه مستند ایرانی «فقدان» به کارگردانی فاطمه ذوالفقاری، «تارهای ممنوعه» ساخته حسن نوری (محصول مشترک ایران و افغانستان) و «کاغذپارهها» به کارگردانی بهزاد نعلبندی بود؛ هرچند که فیم "فقدان" در همان روز نخستین، به دلیل آنچه مشکل فنی اعلام شد، از جدول نمایشهای رسمی جشنواره خارج شد. محسن مخملباف، سینماگر ایرانی که یکی از داوران بخش رقابتی اصلی جشنواره مستند آمستردام بود نیز با مستند «یک لحظه معصومیت» که درواقع همان فیلم قدیمی او با نام "نون و گلدون" بود، بهعنوان محصول مشترک ایران و فرانسه در بخش «Focus» جشنواره حاضر بود. «Nerd- Funk» نیز عنوان مستندی ساخته علی اسلامی و مملی شفاهی بود که بهعنوان محصول مشترک هلند، فرانسه و ایران در بخش رقابتی «Doc Lab» حضور داشت. مستند «برای آنها که میخواهند، راه ها باز است» به کارگردانی «پائولین اولتیتن» هم محصول مشترک ایران، روسیه و هلند بود که در بخش "آخر هفته هنر آمستردام" نمایش داشت. زبان فارسی از دهان دیگران طنین زبان فارسی در سینماهای جشنواره سی و دوم ایدفا به همینها محدود نمیشد؛ بلکه این جشنواره شاهد حضور فیلمهایی محصول کشورهای دیگر و بعضا ساخته کارگردانانی غیر ایرانی بود که تمام یا بخش مهمی از تکلم های آنها به زبان فارسی بود. "متولد اوین" ساخته مریم زارع که بهعنوان محصول آلمان و اتریش به ایدفا آمده و درواقع راوی داستان زندگی شخصی کارگردان آن بود، دارای شخصیتهای اصلی بود که بعضا کلا به زبان فارسی صحبت میکردند. خود کارگردان اما بهعنوان شخصیت اول فیلم که بیشتر به زبان آلمانی و در بخشهایی به زبانهایی چون فرانسوی و انگلیسی سخن میگفت، کمتر تمایل داشت که فارسی صحبت کند، مگر در موارد اجبار. "حلقه های ممنوعه" ساخته آریل نصر، نیز محصول کشور کانادا در ایدفا ۲۰۱۹ بود که تقریبا کل دیالوگهای آن به زبان فارسی بود. این فیلمساز افغانستانیالاصل به سرگذشت سینما در افغانستان و نیز ماجرای نجات یافتن بخش عمدهای از حلقههای فیلم موجود در آرشیو "افغان فیلم" پرداخته بود که ستارهها و عوامل آن عمدتا به زبان فارسی صحبت میکردند. حسن فاضلی دیگر کارگردان افغانستانی و فارسی زبان بود که او نیز با فیلم "مسافران نیمه شب" در بخش غیررقابتی جشنواره بینالمللی فیلم مستند آمستردام حضور داشت و مورد توجه در آرای تماشاگران قرار گرفته بود. این فیلم که درواقع به ماجرای مهاجرت خانواده کارگردان می پرداخت، به عنوان محصول ایالات متحده آمریکا و افغانستان مسافر ایدفا شده بود و درنهایت در فهرست ۱۰ انتخاب مردمی جشنواره (رتبه ششم) قرار گرفت. این موضوع دستمایه فیلم دیگری هم بود با نام "عشق کودک" به کارگردانی اوا مولواد که موضوع آن یک خانواده سه نفر مهاجر ایرانی بودند. همچنین کشور آمریکا با فیلم دیگری هم در جشنواره امسال حضور داشت که بخش قابل توجهی از آن، ازجمله کل صحبتهای سه مصاحبه شونده ایرانی در آن، به زبان فارسی بود. Desert One به ماجرای تسخیر سفارت آمریکا در تهران و شکست عملیات کماندوهای آمریکایی در طبس میپرداخت که به نوعی یک مستند تاریخی محسوب میشود. فرهنگ پارس در متن و فرامتن به هر حال با این فیلمها که زبان اصلی آنها، زبانی غیر از فارسی ثبت شده بود و نیز با احتساب نمایشهای فیلم های ایرانی یادشده، ولو با خروج یکی از آنها از جدول نمایشها، با یک حساب سرانگشتی میتوان دریافت که زبان فارسی در بیش از ۵۰ نمایش در حدود ۱۵ سالن سینما در پایتخت هلند، در جریان سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم آمستردام (ایدفا)، از ۳۰ آبان تا ۱۰ آذر طنینانداز شد. البته فرهنگ و زبان پارسی در ایدفا به همینجا خلاصه نشد و علاوه بر نشستهای پرسش و پاسخ و نیز کارگاههای برخی از سینماگران یادشده، کاتالوگ جدول برنامه اکرانها و توضیح درباره فیلمهای جشنواره ایدفا نیز یک غافلگیری داشت. علاوه بر تصویر فیلم اسکویی در کادری از جلد آن، یادداشت اوروا نیرابیا، دبیر با اصالت سوریهای جشنواره، ترجمه انگلیسی چند جمله از کتاب شمس تبریزی را برای پیشانی مطلب خود انتخاب کرده بود. دبیر جشنواره بینالمللی فیلم مستند آمستردام (ایدفا) در گفتوگوی کوتاهی با خبرنگار ایسنا، با اشاره به اینکه این چند جمله از یک کتاب با همین مضمون انتخاب شده است، گفت باعث افتخار اوست که از این تفکر و این سخنان میتواند بهره بگیرد. علیرضا بهرامی - ایسنا انتهای پیام
مشاهده بیشتر »تعطیلی مدارس پیش و ابتدایی ۴شهرستان استان سمنان/افزایش غلظت آلاینده های جوّی در نیمه غربی استان
ایسنا/سمنان معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار سمنان و رئیس کمیته شرایط اضطرار آلودگی هوا از تعطیلی برخی مدارس چهار شهرستان این استان به علت آلودگی هوا خبر داد. دکتر منوچهر فخری اظهار کرد با توجه به گزارش کمیته محیط زیست استان سمنان، شاخص های کیفیت هوا نشان دهنده افزایش میزان غلظت آلاینده های جوّی در چهار شهرستان گرمسار، آرادان، سرخه و سمنان است. وی ادامه داد با توجه به آئین نامه اجرایی تبصره سه ماده سه قانون هوای پاک، کمیته شرایط اضطرار هوای استان تشکیل و بر اساس آن فردا یک شنبه ۱۰ آذر ماه ۱۳۹۸ ، کلیه مراکز پیش دبستانی و ابتدایی شهرستان های سمنان، سرخه، آرادان و گرمسار تعطیل می شوند . دکتر فخری با تاکید بر لزوم لغو کلیه ی فعالیت های ورزشی مدارس و...از سالمندان و بیماران قلبی و عروقی خواست تا رسیدن وضعیت هوا به شرایط نرمال از انجام سفرهای درون شهری غیرضروری پرهیز کنند .
مشاهده بیشتر »وزیر ارشاد: معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه استمرار یابد
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به دنبال انتشار اخباری مبنی بر حذف معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه، طی نامههایی جداگانه به معاون اول رئیسجمهور، رئیس دفتر رئیسجمهور و وزیر امور اقتصادی و دارایی، خواستار استمرار معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه شد. به گزارش ایسنا، در بخشی از نامه سیدعباس صالحی خطاب به اسحاق جهانگیری، محمود واعظی و فرهاد دژپسند آمده است: در شرایطی که خبر موافقت دولت محترم در تصویب تاسیس انجمنهای صنفی سراسری فرهنگ، هنر و رسانه میرفت تا موجی از شادی و دلخوشی در بین این بخش از جامعه ایجاد کند متاسفانه انتشار اخباری در خصوص حذف معافیت مالیاتی مربوطه موجب نگرانی شد. در بخش دیگری از این نامه آمده است: براساس بند «ل» ماده «۱۳۹» قانون مالیاتهای مستقیم کلیه فعالیتهای انتشاراتی، مطبوعاتی، قرآنی، فرهنگی و هنری دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی معاف از مالیات (مشمول مالیات با نرخ صفر درصد) هستند. به نیکی واقفید فعالیتهای فرهنگی و هنری اصولا درآمدزایی چندانی نداشته و انتفاعی محسوب نمیشود و برهمین اساس در ادوار مختلف به مجوزهای صادر شده به چشم اقتصادی نگاه نشده و همواره سعی در حمایت از آنها بوده است. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پایان یادآور شد: باتوجه به اینکه خطر تهاجم فرهنگی و توطئههای نفوذ و استحاله فرهنگی دشمنان انقلاب به طور مداوم گوشزد میشود، لزوم حمایت همهجانبه از فعالیتهای فرهنگی، هنری و رسانهای ضروری بوده و باتوجه به تاثیرات منفی اقتصادی و اجتماعی ناشی از این اقدام بر نخبگان کشور، دستور فرمایید معافیتهای مالیاتی موضوع بند «ل» یاد شده همچون گذشته برقرار بوده و از هرگونه اقدام در جهت حذف آن جلوگیری به عمل آید. بر اساس این گزارش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پس از انتشار اخباری مبنی بر حذف معافیتهای مالیاتی موضوع بند «ل» ماده «۱۳۹» قانون مالیاتیهای مستقیم کشور در بودجه سال 1399، مخالفت خود در این زمینه را اعلام کرد. انتهای پیام
مشاهده بیشتر »وزیر فرهنگ خواستار استمرار معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه شد
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به دنبال انتشار اخباری مبنی بر حذف معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه طی نامههایی جداگانه به معاون اول رئیس جمهور، رئیس دفتر رئیس جمهور و وزیر امور اقتصادی و دارایی خواستار استمرار معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه شد. به گزارش ایسنا به نقل از مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در بخشی از نامه سید عباس صالحی آمده است: «در شرایطی که خبر موافقت دولت محترم در تصویب تاسیس انجمنهای صنفی سراسری فرهنگ، هنر و رسانه میرفت تا موجی از شادی و دلخوشی در بین این بخش از جامعه ایجاد کند متاسفانه انتشار اخباری در خصوص حذف معافیت مالیاتی مربوطه موجب نگرانی شد.» در بخش دیگری از این نامه بیان شده است: «براساس بند (ل) ماده (۱۳۹) قانون مالیاتهای مستقیم کلیه فعالیتهای انتشاراتی، مطبوعاتی، قرآنی، فرهنگی و هنری دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی معاف از مالیات (مشمول مالیات با نرخ صفر درصد) هستند. به نیکی واقفید فعالیتهای فرهنگی و هنری اصولا درآمدزایی چندانی نداشته و انتفاعی محسوب نمیشود و برهمین اساس در ادوار مختلف به مجوزهای صادر شده به چشم اقتصادی نگاه نشده و همواره سعی در حمایت از آنها بوده است.» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پایان یادآور شد: «با توجه به اینکه خطر تهاجم فرهنگی و توطئههای نفوذ و استحاله فرهنگی دشمنان انقلاب به طور مداوم گوشزد میشود، لزوم حمایت همهجانبه از فعالیتهای فرهنگی، هنری و رسانهای ضروری بوده و باتوجه به تاثیرات منفی اقتصادی و اجتماعی ناشی از این اقدام بر نخبگان کشور، دستور فرمایید معافیتهای مالیاتی موضوع بند (ل) یاد شده همچون گذشته برقرار بوده و از هرگونه اقدام در جهت حذف آن جلوگیری به عمل آید.» وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پس از انتشار اخباری مبنی بر حذف معافیتهای مالیاتی موضوع بند(ل) ماده (۱۳۹) قانون مالیاتیهای مستقیم کشور در بودجه سال ۹۹ صریحا مخالفت خود را در این زمینه اعلام کرده است. انتهای پیام
مشاهده بیشتر »بررسی کارنامه بهائیت در تلویزیون
برنامه تاریخی «سرچشمه» این هفته بهائیت در ایران را بررسی میکند. به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی شبکه تهران، حمیدرضا اسماعیلی ـ نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر ـ مهمان این قسمت از «سرچشمه» است و درباره کارنامه بهائیت در دوران پهلوی و فراز و فرود آن در سالهای پس از پیروزی انقلاب صحبت کرده است. برنامه «سرچشمه»، کاری از گروه تلویزیونی بسیج صداوسیماست که موضوعات مختلف تاریخ انقلاب را با حضور شاهدان عینی و کارشناسان آن موضوع بررسی و برای اولین بار فیلمهای کمتر دیدهشدهی تاریخ انقلاب را منتشر میکند. «سرچشمه» هر هفته شنبه شب ساعت ۱۹ از شبکه پنج سیما پخش خواهد شد. انتهای پیام
مشاهده بیشتر »قلب جهان اسلام از اختلافات میان امت اسلامی جریحهدار است
دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی با انتقاد از جنایات آل سعود در یمن و کشتار مردم مظلوم این کشور گفت: امروز قلب جهان اسلام از کشتار مسلمین جریحهدار است به گزارش ایسنا، به نقل از مجمع جهانی تقریب آیتالله محسن اراکی ـ دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی ـ در پنجمین کنفرانس همکاریهای روسیه و کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی که در شهر اوفا، پایتخت جمهوری باشقیرستان برگزار شد، با تأکید بر اینکه منطقه دارای شرایط خاص است، اظهار کرد: منطقه و عالم اسلام را دشمنان مختلفی تهدید میکند. امروزه شاهد ایجاد فرقهها و گروههای مختلفی در جهان اسلام هستیم که تنها کار خود را مشروع دانسته و دیگران را تکفیر میکنند. دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی عنوان کرد: در منطقه و جهان اسلام شاهد جنگهای مختلفی هستیم. برای نمونه فلسطین و مسجد الاقصی شاهد هجومهای مختلفی است. صهیونیستها به زنان، پیران و کودکان فلسطینی رحم نمیکنند. تنها راه، مقابله با رژیم صهیونیستی و حمایت از مظلومین فلسطین است. آیتالله اراکی، همچنین با انتقاد از جنایات آل سعود در یمن و کشتار مردم مظلوم این کشور گفت: امروز قلب جهان اسلام از کشتار مسلمین جریحهدار است. تنها راهکار حل مشکلات جهان اسلام همکاری و همبستگی میان امت و دولتهای اسلامی است. دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، کشتار مردم مظلوم میانمار و کشمیر را از دیگر جنایات دشمنان علیه جهان اسلام برشمرد و خاطرنشان کرد: جهان اسلام نیازمند تعاونی و همکاری مشترک است. آیتالله اراکی، آمریکا را نه تنها دشمن جهان اسلام بلکه دشمن بشریت عنوان کرد و گفت: اکنون با خطرات مختلفی همانند تروریست، شرارت، تکفیر و ... که سر منشأ آنها آمریکاست مواجه هستیم. آمریکا دشمن مشترک جهان اسلام، روسیه و ... محسوب میشود، به همین دلیل کشورها باید برای مقابله با این دشمن با یکدیگر اتحاد داشته باشند. دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، با تحسین از همکاری میان ایران و روسیه در مقابله با داعش تصریح کرد: در این شرایط منطقه که آمریکا به وجود آورده، همکاری میان این دو کشور بسیار مهم است. عزم و اراده ایران اسلامی صلح و حل مشکلات است، در حالی که عزم و اراده آمریکا ایجاد دشمنی، تفرقه و... است. آیتالله اراکی، پیمان و تعاونی میان روسیه و جهان اسلام را استراتژیک دانست و یادآور شد: متأسفانه برخی از کشورهای مرتجع، آمریکا را به عنوان سرور خود پذیرفته و با از دست دادن استقلال خود هر آن چه او میخواهد را انجام میدهند. دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، ایجاد جنگ اقتصادی و تحریم ملتها را از دیگر اقدامات آمریکا عنوان کرد و تأکید کرد: امروزه با جنگ اقتصادی و تحریم مواجه هستیم به همین دلیل باید به دنبال استقلال اقتصادی باشیم. باید شاهد همکاری سیاسی، اقتصادی و... میان کشورها برای مقابله با آمریکا باشیم. ایران و روسیه دارای سابقه همکاری خوبی در مقابله با داعش بودند، ایران از همکاری با این کشور استقبال میکند. آیتالله اراکی، در بخش پایانی سخنان خود مهمترین هدف مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی را ایجاد وحدت و تألیف قلوب میان مسلمین دانست و اظهار کرد: خداوند متعال نیز ما را به تألیف قلوب توصیه کرده است. انتهای پیام
مشاهده بیشتر »کشف عتیقهجات هزاره اول قبل از میلاد
عکس تزئینی است. فرمانده یگان حفاظت وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری از کشف اشیاء تاریخی هزاره اول قبل از میلاد خبر داد. به گزارش ایسنا، سردار "امیر رحمتاللهی" در تشریح این خبر اظهارکرد: در پی دریافت اخبار واصله مردمی از دوستداران میراث فرهنگی، مبنی بر خرید و فروش مقادیری اشیاء عتیقه در شهرستان نهاوند متعلق به هزاره اول قبل از میلاد، موضوع دستگیری قاچاقچیان در دستور کار قرار گرفت. وی افزود: با مشخص شدن صحت خبر، اکیپی از ماموران زبده یگان حفاظت استان همدان با هماهنگی مقام قضائی در محل مورد نظر حاضر و قبل از هرگونه خرید و فروش غیر مجاز، متهم را در محل دستگیر و اشیاء عتیقه را ضبط کردند. فرمانده یگان حفاظت وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با بیان اینکه اشیای کشف شده اقلام فرهنگی و تاریخی با ارزشی هستند تصریح کرد: این اشیاء با قدمتی چندین هزار ساله از اهمیت زیادی در حوزه فرهنگ و هنر برخوردار هستند. این مقام انتظامی با بیان اینکه اشیاء مکشوفه شامل؛ ۱۳عدد سکه از جنس نقره و مس، پیکرک از جنس مفرغ ، ۷عدد انگشتری از جنس نقره و مس،مهره عقیق، کاسه مسی ،۳عدد خنجر ،شی نیم دایره فلزی، اعلام کرد: برابر اعلام کارشناسان وزارت میراث فرهنگی، قدمت اشیاء مکشوفه به دوران قبل از میلاد،اشکانی و اسلامی مربوط می باشد. به گزارش پایگاه خبری پلیس، سردار رحمت اللهی در خاتمه گفت: شهروندان، پلیس را در حفظ اموال و اشیای فرهنگی و تاریخی که متعلق به همه ایرانیان و نسل های بعدی است یاری کنند و اخبار مربوط به میراث فرهنگی را به شماره تلفن ( ۰۹۶۶۲ ) که به طور ۲۴ ساعته فعال است، اطلاع رسانی کنند. انتهای پیام
مشاهده بیشتر »