Warning: fopen(/home/danestany/public_html/wp-content/plugins/wordfence/waf/../languages/wordfence.mo): failed to open stream: No such file or directory in /home/danestany/public_html/wp-content/plugins/wordfence/waf/pomo/streams.php on line 185
فرهنگی و هنری – برگه 15 – دانستنی | وب سایت مرجع بدانیم
صفحه اصلی / فرهنگی و هنری (صفحه 15)

فرهنگی و هنری

از گفت‌وگوهای خاله‌زنکی تا پخته‌خواری

ارسلان فصیحی در حالی از گفت‌وگوهای خاله‌زنکی به‌جای ادبیات عامه‌پسند و پخته‌خواری در ادبیات ترجمه می‌گوید که معتقد است ترجمه آثار ادبی فارسی که در حدود ۴۰ سال اخیر تولید شده‌اند به زبان‌های دیگر خیلی محدود است. این مترجم در گفت‌وگو با ایسنا، درباره وضعیت ترجمه آثار فارسی به زبان‌های دیگر اظهار کرد: در میان آثار فارسی اغلب آثار اندیشمندان معاصر ایرانی به زبان‌های دیگر ترجمه می‌شود، مثلا آثار دکتر علی شریعتی، عبدالکریم سروش و برخی جامعه‌شناسان. در حوزه ادبیات، برخی نویسندگان ایرانی در ادبیات جهان جایگاه ویژه‌ای دارند که از جمله آن‌ها صادق هدایت است. هدایت جزء نویسندگان کلاسیک‌ ادبیات مدرن در دنیا محسوب می‌شود. اگر در دنیا کسی بخواهد ادبیات مدرن را بخواند حتما باید آثار او خصوصا «بوف کور» را خوانده باشد. آثار این نویسنده به اغلب زبان‌های دنیا ترجمه شده است. فصیحی همچنین در میان شاعران به فروغ فرخزاد و در میان نویسندگان ادبیات کودک‌ونوجوان به صمد بهرنگی به عنوان کسانی‌که آثارشان به زبان‌های دیگر ترجمه شده است اشاره و سپس بیان کرد: ترجمه آثار فارسی به زبان‌های دیگر در میان آثار ادبی جدیدتر خیلی محدود است و آثار نویسندگان و شاعرانی که مربوط به ۳۰، ۴۰ سال اخیر است کمتر ترجمه شده است. تا آن‌جایی که من می‌دانم از محمود دولت‌آبادی و عباس معروفی و از میان شاعران از احمد شاملو چند کتاب ترجمه شده است. این مترجم با بیان این‌که اکنون یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌ها در بازار کتاب آمریکای شمالی، آثار مولوی است گفت: آثار کلاسیک ادبیات فارسی خلأ معنویت در ادبیات مدرن غرب را پر می‌کنند چون جنبه معنوی آن‌ها قوی‌تر است و در غرب هم آدم‌هایی وجود دارند که تشنه معنویت‌اند. اما در ادبیات مدرن امروز ایران اگر اثری ارائه ندهیم که جدید و بدیع باشد موفق نخواهیم بود چون رمان و داستان کوتاه تولید غربی‌ها است، پس آیا با نوشتن رمان می‌توانیم چیزی به ادبیات اضافه کنیم که غربی‌ها نداشته باشند و دنیا نداشته باشد؟ اگر بتوانیم که موفق می‌شویم اما کمتر کسانی در این زمینه موفق بوده‌اند. بعد از صادق هدایت دیگر همانند او ندیدند یا نبوده است و آن موفقیت تکرار نشد. او با اشاره به این‌که آن‌چه در ایران به عنوان ادبیات عامه‌پسند منتشر می‌شود اصلا ادبیات نیست، در پاسخ به سوالی درباره وضعیت تغییر ذائقه مخاطبان ادبیات ترجمه در ایران اظهار کرد: در دنیا نویسنده‌ها یا برای عموم مردم می‌نویسند تا همه راحت با آن ارتباط برقرار کنند و جذب شوند یا این‌که برای گروه خاصی از نخبگان می‌نویسند. مثلا آثار مارسل پروست در فرانسه حداکثر سه‌هزار نسخه چاپ می‌شود و شاید ۱۰ سال طول بکشد تا فروش برود، اما آثار دانیل استیل ۳۰۰ هزار نسخه چاپ می‌شود و در عرض یک ماه هم فروش می‌رود. فصیحی افزود: اما در ایران ادبیات عامه‌پسند ایرانی وجود ندارد و این‌ها به عبارتی روایت‌ها و شبه خاطراتی هستند که به اسم رمان عامه‌پسند چاپ می‌شوند، در حالی که از تکنیک‌های داستان و رمان‌نویسی محروم هستند و بیشتر شبیه خاطرات و گفت‌وگوهای خاله‌زنکی هستند و رمان نیستند. رمانی که در غرب برای عموم مردم نوشته می‌شود اگر به درستی به فارسی ترجمه و بازسازی شود همان اقبالی که در جاهای دیگر دنیا دارد، در ایران هم خواهد داشت. مترجم آثار اورهان پاموک همچنین درباره ترجمه مجدد گفت: به برخی آثار، آثار کلاسیک و جاویدان می‌گویند که این آثار ترجمه شده‌اند، اما معمولا می‌گویند که هر ۲۵ سال یک‌بار بهتر است مجدد ترجمه شوند چون در زبان مقصد تغییراتی ممکن است به‌وجود بیاید و نسل‌های مختلف به جامعه وارد می‌شوند برای همین امکان دارد دیگر نتوانند با ترجمه قدیمی ارتباط برقرار کنند و ضرورت ترجمه مجدد ایجاد می‌شود. ارسلان فصیحی ادامه داد: اما وقتی از ترجمه مجدد حرف می‌زنیم در واقع منظور این است که کتابی ترجمه شده و مخاطب پیدا کرده اما عده‌ای که به آن‌ها پخته‌خوار می‌گویند، می‌آیند و از این وضعیت سوءاستفاده می‌کنند، یا دوباره کتاب را ترجمه می‌کنند یا همان ترجمه را با تغییر چند کلمه که معمولا تغییرات اشتباه است به اسم مترجم دیگری دوباره به بازار می‌فرستند. این کار، کار شایسته‌ای نیست و یک جور شیادی و دزدی‌ است و به صنعت نشر صدمه می‌زند، ناشر و مولف را نیز مشوش و سردرگم می‌کند. هنگامی‌ که کتابی ترجمه خوبی داشته باشد به ترجمه مجدد نیازی ندارد. ترجمه مجدد زمانی خوب است که از ترجمه موجود ۲۵، ۳۰ سال گذشته باشد و تغییرات زبانی در جامعه ایجاد شده باشد که نیاز به ترجمه مجدد باشد وگرنه در غیر این صورت هدر دادن وقت و هزینه، دزدی و در عین حال نتیجه‌اش سردرگمی خواننده‌ها و ضربه‌ زدن به صنعت نشر است. انتهای پیام

مشاهده بیشتر »

علوم انسانی باید هم‌دوش با فقه پیش برود

ایسنا/قم آیت الله مکارم شیرازی با اشاره بر این که تمام علوم انسانی باید همدوش با فقه پیش برود، بر لزوم وحدت و پیوند نزدیک حوزه و دانشگاه برای تحقق این مهم تاکید کرد و گفت: اساتید حوزه و دانشگاه باید با یکدیگر رابطه تنگاتنگ داشته باشند، در غیر این صورت هم حوزه و هم دانشگاه ضرر می کند. آیت ‌الله مکارم ‌شیرازی در دیدار حجت الاسلام والمسلمین رشاد رییس شورای حوزه‌های علمیه تهران و دکتر تهرانچی رییس دانشگاه آزاد اسلامی، نکات مهمی درباره حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌ها بیان کرد و با اشاره به پسوند «اسلامی» دانشگاه آزاد، گفت: همان گونه که از اسم دانشگاه آزاد پیداست، اسلامیت خط قرمز این دانشگاه است و باید در همه مسائل این اصل رعایت شود. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله مکارم شیرازی، این مرجع تقلید در ادامه افزود: اصلاحاتی که می خواهیم صورت گیرد باید از دانشگاه‌ها شروع شود، مساله حجاب، موضوع مربوط به نماز و دیگر موضوعات مربوط به ابعاد اجتماعی باید اصلاح آن از دانشگاه آغاز شود. وی با تاکید بر این که باید مدیریت صحیحی بر دانشگاه‌ها حاکم باشد تا بتوانند اصلاحات واقعی را صورت دهند، خطاب به رییس دانشگاه آزاد عنوان کرد: در دانشگاه به کمیت زیاد اهمیت ندهید، بلکه به کیفیت اهمیت دهید؛ این که فلان دانشگاه چند میلیون دانشجو دارد مهم نیست، این مهم است که دانشگاه چند نخبه داشته و گرهی از مشکلات جامعه باز کند. وی اضافه کرد: بنده وقتی اخبار موفقیت، ابداعات و اختراعات جدید دانشجویان را می شنوم و می بینم، بسیار مسرور می‌شوم. این مرجع تقلید تصریح کرد: دانشجویان را باید چنان علاقه‌مند به این آب و خاک و نظام کنیم که هیچ گاه نخواهند کشور را ترک کنند؛ مایه تاسف است که ما نخبه‌ها را پرورش دهیم و خارجی‌ها بهره آن را ببرند. آیت الله مکارم شیرازی در بخش دیگری از سخنان خود با تاکید بر تحول علوم انسانی اظهار کرد: به جای ترجمه علوم انسانی از منابع خارجی که با فرهنگ ما بیگانه است، باید این علوم در کنار فقه قرار گیرند که خاستگاه آن حوزه‌های علمیه است. وی با اشاره بر این که تمام علوم انسانی باید همدوش با فقه پیش برود، بر لزوم وحدت و پیوند نزدیک حوزه و دانشگاه برای تحقق این مهم تاکید کرد و گفت: اساتید حوزه و دانشگاه باید با یکدیگر رابطه تنگاتنگ داشته باشند، در غیر این صورت هم حوزه و هم دانشگاه ضرر می کند. این مفسر قرآن کریم با تاکید بر این که اساس اسلام علم است و این مهم در هر دو نهاد مهم حوزه و دانشگاه وجود دارد، خاطرنشان کرد: دانشگاه‌ها و حوزه‌ها باید دوش به دوش هم جلو بروند؛ چراکه دشمن از همین همدلی و وحدت هراس و وحشت دارد. حل مشکلات کشور در گرو پیوند حوزه و دانشگاه است آیت‌الله مکارم شیرازی اضافه کرد: در زمان پیروزی انقلاب اسلامی حوزه و دانشگاه هر دو به متن و صحنه آمدند و خارجی ها و شاه و عوامل رژیم از این انسجام و وحدت وحشت کردند. وی حل مشکلات کشور را در گرو وحدت حوزه و دانشگاه دانست و بیان کرد: جایی که می تواند از مشکلات کشور گره گشایی کند همین دو نهاد هستند، الان هم اگر می خواهیم اصلاحاتی باشد باید در این دو باشد. ایشان در خاتمه تصریح کردند: باید دانشگاه ها از فرهنگ غربی کاملا جدا شوند؛ ما در حوزه هیچ تعصبی در مقابل علوم دانشگاهی نداریم کما این که دانشگاهیان نیز نباید تعصبی در این خصوص داشته باشند انتهای پیام

مشاهده بیشتر »

ثبت نام “فارابی” و “عطار نیشابوری” در فهرست گرامی‌داشت یونسکو

دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو- ایران، از قرار گرفتن نام ابونصر فارابی و عطار نیشابوری در فهرست گرامی‌داشت کمیسیون ملی یونسکو خبر داد. به گزارش ایسنا، حجت‌الله ایوبی با اشاره به بزرگداشت شیخ شهاب‌الدین سهروردی و گرامی‌داشت هزار و هفتصد و پنجاهمین سالروز تاسیس دانشگاه جندی‌شاپور از سوی کمیسیون ملی یونسکو در سالی که گذشت؛ گفت: هر دوسال یک‌بار کشورها می‌توانند دو شخصیت برجسته خود را که تولد و وفات آنان در مضربی از ۵۰ است به یونسکو معرفی کنند و بزرگداشت این شخصیت‌ها برگزار شود. وی با بیان این‌که بعد از بررسی گروه‌های کارشناسی در نهایت دو شخصیت «ابونصر فارابی (معلم ثانی)» و «عطار نیشابوری» برای معرفی به یونسکو به منظور ثبت در «فهرست گرامی‌داشت یونسکو» انتخاب شدند، ادامه داد: ابونصر فارابی از مفاخر ایران در علوم زبان و ریاضیات و کیمیا و هیات و موسیقی و طبیعیات و الهیات و علوم مدنی و فقه و منطق بوده است، بنابراین بزرگداشت این نابغه اندیشمند که در همه‌ی عمر در راستای پیوند و تلفیق دین و فلسفه در تاریخ اندیشه اسلامی تلاش کرد اتفاقی بزرگ است. او در ادامه با اشاره به جایگاه «عطار نیشابوری» و قرار گرفتن نامِ این عارف و شاعر نامی کشور در فهرست «گرامی‌داشت یونسکو»، اظهار کرد: نام عطار که عمر خود را در سده شش و هفت قمری در راه سیر سلوک گذاشت نیز در این فهرست قرار گرفته و شاهد برپایی بزرگداشت این عارف و شاعر نام‌آور ایران هستیم. ایوبی با بیان اینکه هریک از مشاهیر می‌توانند برای هر منطقه و کشور هویت بسازند، اضافه کرد: برنامه‌های متنوعی در بزرگداشت ابونصر فارابی و عطار نیشابوری برنامه‌ریزی می‌شود که به‌زودی اعلام می‌شوند. انتهای پیام

مشاهده بیشتر »

فصل جدید برنامه «مصیر» در شبکه چهار

فصل جدید برنامه تلویزیونی «مصیر» با هدف بازخوانی و نقد اندیشه متفکران اسلامی از یکشنبه ـ ۱۰ آذر ماه ـ روی آنتن می‌رود. به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی شبکه چهار سیما، این برنامه که پیشتر به اندیشمندانی چون شهید مطهری، شهید بهشتی و امام موسی صدر پرداخته بود، در سری جدید خود که به صورت هفتگی هر یکشنبه شب‌ها ساعت ۲۱ از شبکه چهار پخش می‌شود، به بررسی ابعاد فکری اندیشمندان بزرگی چون شهید صدر، علامه طباطبایی، آیت الله طالقانی، شهید آوینی، امام خمینی، آیت الله مصباح یزدی و...می‌پردازد. در قسمت اول «مصیر»، به موضوع علوم انسانی و دانشگاه‌های اسلامی در اندیشه‌ی آیت‌الله مهدوی کنی پرداخته می‌شود. بررسی آرا و اندیشه‌های آیت‌الله مهدوی کنی در چهار قسمت ادامه خواهد داشت. مهمان قسمت اول این برنامه عادل پیغامی، عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) است. این مجموعه به تهیه کنندگی کاوه امیری جاوید و پژوهشگری هدی محمدی در گروه اجتماعی شبکه چهار سیما تهیه و تولید می‌شود. انتهای پیام

مشاهده بیشتر »

وقتی یک قوطی رنگ زبان مشترک می‌شود!

«یک سال، دو هنرمند، دو اثر برای دو ماه» قرار است هم پُلی فرهنگی باشد میان کشورهای ایران و ایتالیا و هم فرصتی برای حرف زدن با مردم تهران آن هم به زبان هنر! هنرمندانی که در این پروژه شرکت می‌کنند، باور دارند که هنر تنها زبان مشترک میان مردم جهان است و می‌تواند فارغ از تصمیمات سیاستمداران، انسان‌های جهان را به هم پیوند بزند. سفارت ایتالیا در این پروژه فرهنگی تصمیم دارد با همکاری مشترک میان هنرمندان ایرانی و ایتالیایی و ارائه آثار آنها روی دیوار خارجی این سفارت­خانه به زیباسازی شهر تهران کمک کند. نخستین اثر این پروژه نیز توسط مهدی قدیانلو و پائو اجرا شد و گام دوم این پروژه نیز حاصل همکاری مشترک میان کسرا رفیعی و مارکو اوگو (Marco ugo) است. جوزپه پرونه، سفیر ایتالیا در ایران درباره اینکه چرا تاکنون از بانوان هنرمند در این پروژه استفاده نشده است، به ایسنا می‌گوید که پیشتر نیز به من گفته شده بود که برای انجام این پروژه از بانوان هنرمند نیز دعوت کنیم که البته ایده بسیار خوبی است و ما حتما به این موضوع توجه خواهیم کرد. او معتقد است که اجرای این پروژه می‌تواند پل فرهنگی میان ایران و ایتالیا به وجود آورد و این موضوع را یکی از اصلی‌ترین اهداف این برنامه فرهنگی عنوان می‌کند. کسرا رفیعی، هنرمند ایرانی که در این پروژه حضور دارد نیز یکی از مهمترین دلایل حضورش در این برنامه فرهنگی را اینگونه عنوان می‌کند: حضور در این پروژه نشان می‌دهد که همه ما در همه جای دنیا هم‌فکر و به دنبال هنر هستیم و می‌خواهیم زندگی راحتی داشته باشیم. من و مارکو (هنرمند ایتالیایی) زبان مشتکری نداشتیم، اما توانستیم در طول چند روزی در کنار هم کار کنیم و تجربه خوبی را در کنار هم به دست آوریم. او می‌گوید: همه باور دارند که مردم جدا از تصمیمات سیاست‌مداران هستند؛ آدم‌های عادی که می‌خواهند زندگی روزمره خودشان را داشته باشند و در صلح و آرامش در کنار هم زندگی کنند. در این میان هنر آن چیزی است که می‌تواند پل فکری میان افراد جهان باشند. در واقع حتی اگر زبان مشترکی هم نباشد، هنر می‌تواند انسان‌ها را به هم وصل کند. ما باور داریم که یک قوطی رنگ حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. مارکو اوگو (Marco ugo)، هنرمند ایتالیایی نیز درباره آشنایی با هنر و فرهنگی ایرانی می‌گوید: همیشه نسبت به فرهنگ خاورمیانه و به‌ویژه ایران علاقه‌مند بوده‌ام و فکر می‌کنم فرهنگ ایرانی جزو قدیمی‌ترین فرهنگ‌ها محسوب می‌شود. با توجه به شناختی که از این فرهنگ دارم، بسیار دوست داشتم موقعیتی پیش بیاید تا بتوانم به ایران بیایم و الان نیز از این موقعیت پیش‌آمده بسیار خوشحالم. او ادامه می‌دهد: این پروژه باعث ایجاد تشابهات و همکاری‌های بیشتری میان دو کشور می‌شود. اگرچه احساس می‌کنم که ایتالیا عناصر فرهنگی مشابه زیادی با ایران دارد و حتی این تشابهات فرهنگی از کشورهایی مثل آلمان و سوئد نیز بیشتر است. در مجموع این پروژه برنامه مثبتی است، اما کافی نیست؛ لازم است این برنامه به صورت مشابه نیز در ایتالیا اجرا شود؛ به عنوان مثال هنرمند ایرانی که در این پروژه حضور دارد، باید بتواند در ایتالیا نیز یک کار مشترک انجام دهد تا این پروژه انعکاس وسیع‌تری در جهان داشته باشد. انتهای پیام

مشاهده بیشتر »

«شبی که ماه کامل شد» برگزیده تماشاگران تالین شد + فیلم

بیست و سومین جشنواره فیلم شب های سیاه تالین در کشور استونی با اعطای جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران به فیلم ایرانی «شبی که ماه کامل شد» به کارگردانی نرگس آبیار به کار خود پایان داد. به گزارش ایسنا، فیلم «شبی که ماه کامل شد» ساخته نرگس آبیار که نماینده سینمای ایران در بخش مسابقه رسمی جشنواره تالین ۲۰۱۹ بود در نهایت موفق به کسب جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران این جشنواره الف جهانی همراه با جایزه نقدی 2 هزار یورویی شد. امسال علاوه بر «شبی که ماه کامل شد»، دو فیلم «متری شیش و نیم» به کارگردانی سعید روستایی و «سرخپوست» از نیما جاویدی نیز در بخش «امواج جاری» این رویداد سینمایی به روی پرده می‌روند و «مسخره‌باز» همایون غنی‌زاده هم در بخش غیررقابتی نمایش خواهد داشت. «آواز گنجشک» به کارگردانی فرزانه امیدوارنیا، «مثل بچه آدم» ساخته آرین وزیر دفتری، «شهربازی» ساخته کاوه مظاهری و انیمیشن «آقای گوزن» از مجتبی موسوی نیز در بخش فیلم‌های کوتاه جشنواره تالین حضور دارند و فیلم «جهان با من برقص» ساخته سروش صحت در اولین نمایش بین‌المللی خود در بخش رقابتی فیلم‌های اول این جشنواره سینمایی حضور خواهد داشت. جایزه بزرگ بهترین فیلم جشنواره شب‌های سیاه تالین نیز به فیلم ژاپنی «کونتورا» به کارگردانی «آنشول چوهان» اعطاء شد. بیست و سومین جشنواره فیلم شب‌های سیاه تالین از تاریخ ۱۵ نوامبر تا اول دسامبر (۲۴ آبان) تا ۱۰ آذر ماه در استونی برگزار می‌شود. مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی‌کند. فایل آن‌را از اینجا دانلود کنید: video/mp4 انتهای پیام

مشاهده بیشتر »

دودکش دانشگاه بوعلی‌سینا در آستانه ثبت/آثار همدان جزء اولویت‌های بودجه‌ای نیست

ایسنا/همدان همدان با داشتن پیشینه‌ تاریخی چند هزار ساله و در جایگاه یکی از کهن‌ترین شهرهای ایران دارای بافت‌های تاریخی فراوانی بوده که متأسفانه حجم زیادی از آن در طول قرن‌ها از بین رفته یا دست‌خوش آسیب شده اما هنوز هم می‌توان ردپای تاریخ را دید. از آنجا که بافت‌های واجد ارزش میراث‌فرهنگی، به نوعی نشان دهنده هویت تاریخی همدان هستند حفظ آن‌ها یک ضرورت به نظر می‌رسد که از جنبه‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی حائز اهمیت است. بافت تاریخی همدان دارای ۵۰۰ هکتار مساحت است و مجموعه های ارزشمندی از جمله هگمتانه، بازار و پلاک های ثبتی در این بافت تاریخی وجود دارد و محله‌های کبابیان، حاجی و کلپا جز محلات ارزشمند همدان محسوب می شوند و طبق بررسی‌های صورت‌گرفته در حال حاضر بیش از ۲۷۰ خانه واجد ارزش تاریخی همدان ثبت شده است بنابراین احیاء و بازسازی بافت تاریخی شهر همدان به نوعی بازگشت هویت خفته شهری به پایتخت تاریخ و تمدن ایران محسوب می شود. مدیرکل میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان همدان در نشست تخصصی «بررسی بافت‌های واجد ارزش میراث‌فرهنگی همدان» که در دفتر ایسنا برگزار شد، بیان کرد: بافت‌های واجد ارزش میراث‌فرهنگی همدان از دو منظر ارزشی و حقوقی قابل توجه هستند و اگر با نگاه اقتصادی تحلیل و با دیدگاه کاربردی کلان ارزیابی شوند، می‌توانیم از مزیت‌های گردشگری آن بهره لازم را ببریم. علی مالمیر حفظ بافت در جهت توسعه گردشگری را یک ضرورت دانست و توضیح داد: در استان همدان ظرفیت‌های طبیعی و تاریخی فراوانی وجود دارد و از آنجا که محور توسعه استان بر مبنای گردشگری تعریف شده است، باید ظرفیت‌های موجود شکوفا شود همچنین امروزه همه علاقمندیم فضاهای تاریخی و معماری و تجارب گذشته را در کنار برخورداری از خدمات مدرن تجربه کنیم. وی ادامه داد: یکی از مهمترین مزیت‌های گردشگری استان همدان، ظرفیت‌های بومگردی است و اگر هتل‌های سنتی ما در رنکینگ هتل‌های بین‌المللی دنیا ورود پیدا کرده‌اند، نشان دهنده نوع نگرش و ارزشی است که در ذهن گردشگران وجود دارد. مالمیر با اشاره به اینکه بافت‌های موجود در استان همدان پیشینه تاریخی ما هستند، اظهار کرد: قطعاً بناها و محلات مختلف با ویژگی‌های خاص و ارزشمند درون این بافت‌ها وجود دارند که حفظ آن‌ها را امری ضروری کرده است. وی درباره منظر حقوقی نیز شرح داد: از منظر حقوقی، قوانین حوزه میراث‌فرهنگی، مانند قانون اساسنامه میراث فرهنگی و قوانین حاکمیتی که مصوبات شوای عالی شهرسازی و کمیسیون ماده ۵ در استان‌ها هستند، برای شرایط شهری، طرح تفصیلی و ضوابط حاکم بر شهر تصمیم‌گیری می‌کنند که برخی الزاماتی نیز دارند و از جمله آن‌ها تصویب بافت‌ها و الزاماتی است که بر بافت‌ها حاکم است. اقدام عمرانی درون بافت‌های تاریخی به استعلام مکتوب میراث‌فرهنگی نیاز دارد وی افزود: براساس مصوبه شورای عالی شهرسازی، ۱۶۸ بافت شهری به دستگاه‌های مختلف ابلاغ شد که چهار شهر دارای بافت واجد ارزش میراثی در استان ما شهرستان‌های همدان، ملایر، تویسرکان و نهاوند هستند. وی بیان کرد: قانون‌گذار به صراحت تأکید کرده که هر گونه اقدام عمرانی که درون بافت‌ها یا حریم بناها اتفاق می‌افتد، نیاز به استعلام مکتوب از سازمان میراث‌فرهنگی را دارد بنابراین یک الزام حقوقی برای تمامی کسانی که در حوزه بافت‌ها کار می‌کنند این است که حفاظت از بافت‌های واجد ارزش تاریخی را رعایت کنند همچنین در کمیسیون ماده ۵ اظهارنظر درباره ضوابط شهرسازی در حوزه بافت تاریخی و گرفتن استعلام از میراث فرهنگی آمده است. به گزارش ایسنا، مدیرکل میراث فرهنگی استان همدان با تأکید بر اینکه درکی که امروزه از ارزش بناها و بافت‌های تاریخی داریم در گذشته وجود نداشته است، گفت: اگر این حساسیت در گذشته وجود داشت قطعاً آسیب‌های فراوانی به بافت‌ها و بناهای تاریخی وارد نمی‌شد. وی افزود: در کنار شناخت ارزش بافت که اساسی‌ترین عامل حفظ آن است، هماهنگی و همراهی دستگاه‌های ذی‌مدخل، ارائه کاربری‌ها و دلایلی که بتواند برای مالکان بناها انگیزه ایجاد کند، می‌توانست به حفظ آثار کمک کند. مالمیر با بیان اینکه خوشبختانه در استان همدان هنوز در راستای بازآفرینی، آثاری بر جای مانده است، تصریح کرد: بسیاری از محله‌ها نیز آسیب دیده یا از بین رفته‌اند که می‌توانستند به عنوان یک جاذبه مطرح شوند بنابراین ما نتوانستیم آنچنان که باید و شاید در گذشته از بافت‌هایمان حراست کنیم و هر چه زودتر این کار انجام شود باز هم با تأخیر به آن پرداخته‌ایم. تپه هگمتانه، بازار همدان، میدان امام(ره)، خیابان‌های اکباتان و شهدا قابلیت ثبت جهانی دارند این مقام مسئول در ادامه اظهار کرد: طبق نظر کارشناس یونسکو در اجلاس راه ابریشم و در بازدید و ارزیابی وی از شرایط تپه هگمتانه برای ثبت جهانی، تعامل موجود بین این محوطه تاریخی با بافت بازار، جداره‌های دور میدان امام(ره)، خیابان اکباتان و خیابان شهدا قابلیت ثبت جهانی دارد. وی افزود: اگر باور ارکان تصمیم گیرنده این امر در گذشته به اندازه امروز بود، قطعاً این محوطه تاریخی تا کنون ثبت جهانی شده بود و خوشبختانه در حال حاضر مطالبه‌گری برای ثبت این اثر در استان وجود دارد، عرصه تپه هگمتانه ۳۵ هکتار است که ۳۰ و نیم هکتار آن تملک شده و مساحت باقی‌مانده مانع ثبت جهانی نیست چرا که پس از ثبت با لحاظ شروطی نیز می‌توان عرصه را آزاد و مدیریت کرد. مالمیر در ادامه درباره ستاد آماده‌سازی و ساماندهی محوطه هگمتانه توضیح داد: این ستاد با ابلاغ استاندار همدان برای انجام امور ثبت جهانی محوطه تشکیل شده است؛ به عنوان مثال مشکل پارکینگ هگمتانه و تعامل مجموعه این اثر با بازار، میدان امام(ره) و خیابان‌های اکباتان و شهدا در این ستاد پیگیری می‌شود؛ علاوه بر این از آنجایی که وزارت میراث فرهنگی نگاه ویژه‌ای به استان همدان و غرب کشور دارد تمرکز جدی بر روی ثبت جهانی یکی از آثار همدان وجود دارد. وی با تأکید بر اینکه شفافیت بیشتر در ضوابط و توجه و رعایت دستگاه‌ها به این موضوع همواره از دغدغه‌های میراث‌فرهنگی همدان است، بیان کرد: با وجود اینکه بافت شهری و ضوابط عمومی بافت در سال ۸۸ و موضوع تدقیق بافت سال ۹۴ ابلاغ شده، قاعدتاً دستگاه‌ها در صدور مجوز در این حوزه، ملزم به رعایت بودند که با تأکیدات مرتب و ابلاغ تدقیق با شدت بیشتری در دستور کار قرار گرفت و در واقع مطالعه، تصمیم‌گیری و تدوین ضوابط تخصصی در قالب سه فاز مطالعه انجام شد و امسال توانستیم ضوابط کل محدوده بافت را که مصوبه شورای عالی شهرسازی است، آماده کنیم همچنین در جلسات متعدد با کمیسیون ماده ۵، کارشناسان شهرداری، راه و شهرسازی و دستگاه‌های ذی‌مدخل مطالعات بافت به اتمام رسید و مصوبه شورای فنی استان را دریافت کرد و برای تصویب به تهران ارسال خواهد شد. مالمیر با اشاره به جلسات مشترک میراث‌فرهنگی و شهرداری در قالب دفتر مشترک برای ارائه پیشنهادات، گفت: یکی از مهمترن فاکتورهایی که در حوزه بافت باید به آن بپردازیم، حفظ معابر است به طوریکه بخشنامه‌های اخیر شورای عالی شهرسازی به صراحت تأکید کرده که از تعریض معابر درون بافت‌ها بپرهیزیم اما در بعضی مناطق الزاماتی هست که ناچاریم برای آنها تعامل کرده و راهکاری بیندیشیم که با استفاده از ظرفیت‌های قانونی موجود، در راستای حفظ بافت حرکت کرده و الزامات و اضطرارها را پاسخگو هستیم. ضوابط بافت تاریخی مصوب شده است وی با تشریح اینکه گاهی اوقات شنیده می‌شود بافت تاریخی دارای ضوابط نیست، تأکید کرد: ضوابط بافت تاریخی مصوب شده و قانون اساسنامه میراث‌فرهنگی و ضوابط کلی آن موجود است که طبق آن، ضوابط مصوب به دستگاه‌ها از جمله شهرداری که مسئول مجوز صدور پروانه است، داده می‌شود علاوه بر این ضوابط تخصصی ویژه بافت‌های تاریخی در مرحله آماده‌سازی قرار دارد. مالمیر اضافه کرد: با مشارکت شورای اسلامی شهر همدان نیز درصدد آماده سازی بسته‌ای برای احیای بافت و بناهای تاریخی هستیم که مشوقاتی در میراث فرهنگی برای افرادی که می‌خواهند بافت‌های تاریخی را احیا کنند، درنظر گرفته شود. به گزارش ایسنا، مدیرکل میراث‌فرهنگی همدان در ادامه به اختیارات این وزارتخانه اشاره و تصریح کرد: مالک بنای تاریخی بدون صرف هزینه می‌تواند بنایی با کاربری مناسب داشته باشد همچنین در مرمت این گونه بناها میراث‌فرهنگی مشارکت می‌کند و یارانه سود به آن‌ها اعطا می‌شود و مالک براساس قانون حمایت از بافت‌ از هر گونه عوارض و مالیات مرمت و بازسازی معاف است. میراث فرهنگی همدان به شخصی خسارت وارد نکرده است وی درباره ارتفاع در بافت‌های تاریخی نیز اعلام کرد: میراث‌فرهنگی همدان در این باره خسارتی به شخصی وارد نکرده است به طوریکه در ضوابط طرح تفصیلی در یک کوچه شش متری سقف ارتفاع سه و نیم طبقه و در یک خیابان ۱۸ متری هفت و نیم طبقه است بنابراین اگر ضوابط طرح تفصیلی در محدوده بافت تاریخی اجرا و رعایت می‌شد این بافت حفظ شده بود علاوه بر این در طرح تفصیلی مناطقی که ضوابط خاص دارند، مشمول دو طبقه تشویقی نمی‌شوند. در گذشته ضوابط طرح تفصیلی در بافت تاریخی رعایت نشده است مالمیر یادآور شد: در گذشته ضوابط طرح تفضیلی در بافت رعایت نشده؛ به عنوان مثال وجود ساختمان هفت و نیم طبقه در کوچه شش متری نشان دهنده این قضیه است، از طرف دیگر اساسا در محدوده بافت سقف ارتفاع پنج و نیم طبقه است و هر واحد مسکونی و اداری که در این محدوده بالاتر از این حد است، ضوابط را رعایت نکرده بنابراین ساختمان‌های غیرمجاز گذشته مبنایی برای صدور مجوز غیرمجاز دستگاه‌های مربوطه نیست که نمونه آن را می‌توان پارکینگ سینا اعلام کرد، علاوه بر این نمی‌توانیم در مورد طرح تفصیلی و بافت تاریخی برخورد دوگانه با قانون داشته باشیم چرا که هر دو مصوب شورای عالی شهرسازی و مجلس‌ بوده و دستگاه‌ها مستلزم به رعایت هر دو هستند. وی در ادامه با تأکید بر اینکه بافت تاریخی صرفاً مترادف با کنترل ارتفاع نیست، گفت: معابر این بافت نیز از اهمیت زیادی برخوردار است و باید ارتباط معنایی و هویتی داشته باشد که در این باره نیز الزام حقوقی وجود دارد که همه دستگاه‌ها موظف هستند مصوبات شورای عالی معماری و شهرسازی را رعایت کنند و صرفا وظیفه میراث‌فرهنگی نیست. حفاظت از بافت باید مردمی‌تر شود این مقام مسئول با بیان اینکه برای انجام برخی فعالیت‌ها مانند ساماندهی بازار همدان به بودجه نیاز است، گفت: محدودیت بودجه‌ای علت قابل قبولی برای عدم حفاظت برخی از بافت‌ها نیست بلکه رعایت ضوابط موجود بسیار مهمتر است؛ به عنوان مثال اگر ضوابط را در بازار رعایت نمی‌کردیم قطعاً از بین رفته بود. وی با اشاره به اینکه همدان در حفظ بافت از بعضی از شهرها موفق‌تر عمل کرده است، بیان کرد: ما در حفظ جداره‌ها و خط آسمان نسبت به برخی از شهرهای دارای بافت عملکرد بهتری داشته‌ایم و امروز برای آثاری که می‌توانستیم حفظ کنیم و نکردیم، افسوس می‌خوریم همچنین باید انگیزه حفاظت از بافت مردمی‌تر شود چرا که اگر در بافت‌های تاریخی ایجاد ارزش کنیم راحت‌تر می‌توان آن را حفظ کرد و البته منظور از حفظ بافت بدان معنا نیست که هیچ خانه‌ای نوسازی و بازسازی نشود. قانون "عین به عین" را رعایت کنیم به گزارش ایسنا، مدیرکل میراث‌فرهنگی همدان درباره قانون "عین به عین" گفت: زمانی که بافتی تخریب می‌شود باید "عین به عین" ساخته شود؛ یعنی ضوابط و البته یک دست بودن در بافت حفظ شود اما متأسفانه در برخی موارد با ساخت و سازهای انجام شده بافت‌ها از یک دستی درآمده‌اند بنابراین ضروری است قسمت‌های باقیمانده را حفظ کنیم، به عنوان مثال مرکز محله‌های حاجی، کبابیان، کلپا و آقاجانی بیگ بافت‌هایی هستند که قابلیت حفظ شدن دارند. دودکش دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی‌سینا و برج مراقبت فرودگاه در آستانه ثبت آثار صنعتی مالمیر تعداد خانه‌های تاریخی در شهر همدان را ۶۵ خانه دانست و اظهار کرد: در استان همدان خانه‌هایی وجود دارند که هنوز شناسایی یا ثبت نشده‌اند، علاوه بر این د..

مشاهده بیشتر »

حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) حلقه وصل شیعیان در شهرهای مختلف بودند

حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) یک فقیه و محدث عصر و زمان خود بودند که نقشی بسیار ارزنده‌ای در پیوند بین شیعیان و حضرت امام هادی (ع) داشتند. حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) از چهره‌های درخشان علم، فقاهت و فضیلت و برای ما یک الگوی سازنده است. مقام حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در جامعه امروز ما آنگونه که باید و شاید شناخته شده نیست، ایشان در بین علما به عنوان محدث مطرح هستند و نسل وی با چهار واسطه به امام حسن مجتبی(ع) برمی‌گردد. حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) حلقه وصل شیعیان در شهرهای مختلف بودند و می‌توان از ایشان به عنوان سفیر سیار ائمه(ع) یاد کرد. به گزارش ایسنا، محقق بزرگ مرحوم علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی درباره تاریخ ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم (ع) می‌نویسند «بنابر نقل کتاب الخصائص العظیمیه ولادت حضرت عبد العظیم (ع) در روز پنجشنبه چهارم ربیع‌الثانی سال ۱۷۳ ق در مدینه واقع شده است». ایشان در ۷۹ سال عمر با برکتشان حضور و امامت چهار امام معصوم یعنی امام موسی کاظم علیه السلام، امام رضا علیه السلام، امام محمدتقی علیه السلام و امام علی النقی علیه السلام را درک کرده‌اند. در برخی روایات ثواب زیارت قبر ایشان برابر با ثواب زیارت قبر امام حسین(ع) است. دوران زندگی حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) مصادف با شرایط خفقان و سرکوب شیعیان توسط بنی عباس بود. ایشان نیز همچون پدرانش سال‌ها تحت تعقیب بود. ایشان گرچه زمانی که در مدینه، بغداد و سامرا می‌زیست روش تقیه را در پیش گرفته و عقیده و مرام خود را پنهان می‌داشتند، ولی با این حال مورد غضب متوکل و معتز بود. (کتاب بر آستان کرامت، چاپ ۱۳۹۲، صفحه۷) زمینه‌های مهاجرت حضرت عبدالعظیم (ع) از مدینه به ری و سکونت در غربت را باید در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن عصر جستجو کرد. خلفای عباسی نسبت به خاندان پیامبر (ص) و شیعیان ائمه بسیار سختگیری می‌کردند. یکی از بدرفتارترین این خلفا متوکل عباسی بود که خصومت شدیدی با اهل بیت(ع) داشت. تنها در دوره او چندین بار مزار حضرت امام حسین علیه السلام در کربلا تخریب و با خاک یکسان شد. وقتی اسلام به شهرهای مختلف کشور ما وارد شد و مسلمانان در شهرهای مختلف ایران به اسلام گرویدند، از همان سال‌ها ری یکی از مراکز مهم سکونت مسلمانان شد و اعتبار و موقعیت خاصی پیدا کرد زیرا سرزمینی حاصل خیز و پرنعمت بود. در ری، هم اهل سنت و هم از پیروان اهل بیت (ع) زندگی می‌کردند و قسمت جنوبی و جنوب غربی شهر ری، بیشتر محل سکونت شیعیان بود. حضرت عبدالعظیم(ع) به صورت یک مسافر ناشناس، وارد ری شد و در محله ساربانان در کوی سکه الموالی به منزل یکی از شیعیان رفت، مدتی به همین صورت گذشت. او در زیرزمین آن خانه به سر می‌برد و کمتر خارج می‌شد، روزها را روزه می‌گرفت و شب‌ها به عبادت و تهجد می‌پرداخت، تعداد کمی از شیعیان او را می‌شناختند و از حضورش در ری خبر داشتند و مخفیانه به زیارتش می‌شتافتند، اما می‌کوشیدند که این خبر فاش نشود و خطری جان ایشان را تهدید نکند. پس از مدتی، افراد بیشتری حضرت عبدالعظیم(ع) را شناختند و خانه‌اش محل رفت و آمد شیعیان شد. نزد او می‌آمدند و از علوم و روایاتش بهره می‌گرفتند و عطر خاندان عصمت(ع) را از او می‌بوییدند و او را یادگاری از امامان خویش می‌دانستند. حضرت عبدالعظیم(ع) میان شیعیان شهرری بسیار ارجمند بود و پاسخگویی به مسائل شرعی و حل مشکلات مذهبی آنان را برعهده داشت. این امر هم گویای مقام برجسته حضرت عبدالعظیم(ع) است و هم می‌رساند که وی از طرف حضرت امام هادی(ع) در آن منطقه وکالت و نمایندگی داشته است. مردم سخن او را سخن امام(ع) می‌دانستند و در مسایل دینی و دنیوی، وجود او محور تجمع شیعیان و تمرکز هواداران اهل بیت(ع) بود. حضرت در پانزدهم شوال سال ۲۵۲ قمری رحلت و در باغ عبدالجبار تشییع کردند و پیکر مطهرش را در ری دفن کردند. چرا ثواب زیارت حضرت عبدالعظیم برابر با ثواب زیارت امام حسین(ع) است؟ در ابتدا باید گفت که باید توجه داشت که آن ثواب‌ها که برای زیارت عبدالعظیم ذکر شده در مقایسه با زیارت ائمه (ع) نیست، زیرا هیچ کسی با آنان قابل مقایسه نیست از این رو امیر مومنان(ع) فرمود:"هیچ کس از این امت را با آل محمد نمی‌توان مقایسه کرد. آنان که ریزه‌خوار خوان نعمت آل محمد اند و با آن ها برابری نمی‌ کنند"(مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی) با توجه به این نکته حال باید گفت در مورد دلیل اینکه چرا ثواب زیارت عبدالعظیم حسنی(ع) به مثابه زیارت سیدالشهدا(ع) در کربلا عنوان شده است، باید بدانیم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) حلقه وصل شیعیان در شهرهای مختلف بودند و می‌توان از ایشان به عنوان سفیر سیار ائمه(ع) یاد کرد. ایشان از جمله محدثین و علمای برجسته شیعه است که به دلیل مجاهدت‌های علمی و تلاش برای رساندن معارف اهل بیت(ع) به شیعیان مورد توجه و تأیید ائمه معصوم قرار گرفته است. نکته بعدی که باید به آن اشاره کرد این مطلب است که ممکن در مورد سایر امامزادگان بزرگوار نیز روایاتی بوده، اما به دست ما نرسیده است چون ما هر یک از این امامزادگان را به نیت ائمه زیارت می کنیم و ثواب آن محفوظ است. اما روایت ثواب زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) به ما رسیده است. جنبه دیگر در حق حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) می تواند بحث مأموریتهای ایشان باشد. چرا که حضرت بین شیعیان که در جای جای خطه اسلامی نمی‌توانستند با هم ارتباط داشته باشند، حلقه اتصال بود. چون ائمه ایشان را قبول داشتند و ممکن است این ثواب ناظر به همین مجاهدت‌هایی باشد که در راه ارتباط بین شیعیان و رساندن پیام ائمه باشد که از ایشان می‌توان به عنوان سفیر سیار ائمه یاد کرد. این مساله لزوم پایگاه سازی و تشکیل مراکز تجمع نیروها و اجتماعات، موضوعی است، که به طور کلی از اخبار و احادیث به دست می‌آید، روشن می‌شود که ائمه اطهار (ع) دوست داشتند، شیعیان با هم باشند، گرد هم جمع شوند، مذاکره کنند، و برای حفظ کیان تشیع و نشر معارف و گسترش مکتب، فعالیت‌های دینی و تبلیغی و اجتماعی داشته باشند. ثانیا ممکن است شرایط خاص زمانی و مکانی، سبب گردیده باشد، که آن همه فضیلت برای زیارت حضرت عبدالعظیم (ع) ذکر شده آن را مانند فضیلت زیارت سیدالشهداء (ع) محسوب داشته و این درک فضیلت را مخصوص آن زمان قرار داده باشد؛ زیرا متوکل عباسی و برخی دیگر از حکام جور، پس از تخریب بارگاه امام حسین (ع)، برای جلوگیری از زیارت آن بزرگوار، ماموران دژخیم و جلادی را، به مراقبت و نگهبانی گماشته بودند، که به بزرگ و کوچک رحم نمی‌کردند و جان افراد در خطر کشته شدن قرار می‌گرفت و حتی زائرین زیادی را، بی‌رحمانه به خاک و خون کشیده بودند. انتهای پیام

مشاهده بیشتر »

روایتی از حضور کوچکترین نیروی ایرانی در منطقه جنگی

کنار سفره منتظر آمدن حاج حمید نشسته بودم و چشمان خود را به در دوخته بودم با دقت به صداهایی که می‌آمد گوش می‌دادم به امید اینکه خبری از آمدن حاج حمید بشود. به گزارش ایسنا، پروین مرادی همسر سردار شهید مدافع حرم از نوابغ اطلاعات و عملیات از شب عید روزهای جنگ روایت می‌کند: «اطلاع داده بودند که حاج حمید شب عید از جبهه به خانه خواهد آمد. من هم زودتر از همیشه از ستاد مقاومت به کیانپارس رفتم و مشغول کارهای خانه از جمله خرید و پختن شام شب عید شدم. همه چیز آماده شده بود ولی از آمدن حاج حمید خبری نبود. سفره را پهن کردم قابلمه پلو را کنار سفره گذاشتم ماهیتابه که ماهی شب عید را سرخ کرده بودم هم کنار سفره قرار دادم. دخترم مریم به خواب رفته بود. من هم کنار سفره منتظر آمدن حاج حمید نشسته بودم و چشمان خود را به در دوخته بودم با دقت به صداهایی که می‌آمد گوش می‌دادم به امید اینکه خبری از آمدن حاج حمید بشود. ناگهان با صدای اذان صبح از خواب پریدم نگاهی به اطراف کردم سفره شام پهن بود و حاج حمید هم نیامده بود و منهم نشسته کنار سفره به خواب رفته بودم. بعداز خواندن نماز صبح در حالی که از آمدن حاج حمید نا امید شده بودم به رخت‌خواب رفتم هنوز چشمانم گرم نشده بود که صدای حاج حمید را شنیدم که گفت: «سلام بیداری؟» بلافاصله از جایم بلند شدم و سلام کردم و پرسیدم: «چرا دیشب نیومدی؟» گفت: «خیلی سعی کردم خودمو برسونم ولی متاسفانه موفق نشدم در عوض الان می‌خوام شما رو یه جایی ببرم .» آن روز من و مریم فرزندمان که نوزادی بیش نبود همراه حاج حمید به شهر سوسنگرد رفتیم. صدای وحشتناک تیراندازی و خمپاره را می‌شنیدم. دوستان حاج حمید وقتی من و مریم را دیدند تعجب کردند. شهید مهدی زین‌الدین از حاج حمید پرسید: «حاج حمید چرا خانواده را آوردی؟» و حاج حمید با خنده گفت: «ببین برادر کوچکترین نیروی ایرانی، مریم دختر کوچولوی من است.» انتهای پیام

مشاهده بیشتر »

روایتی متفاوت از آخرین روز زندگی یک باستان‌شناس

«صدای پشت تلفن آهسته گفت کمی دیر شده، ایشون در آسانسور فوت کردند» یخ زدم، چه کار کنم به کی زنگ بزنم؟ به فاضلی، رییس وقت پژوهشکده باستان‌شناسی، زنگ زدم، نیم ساعت بعد بچه‌های تیم کاوش هگمتانه را جمع کردم و داستان را تعریف کردم، همه بهت‌زده بودند، بعضی سیگار می‌کشیدند، بعضی آهسته اشک می‌ریختند و بعضی با پرزهای موکت سرگرم شده بودند.» به گزارش ایسنا، این بخشی از روایت علی شریفی - دستیار مسعود آذرنوش- است، از هشتم آذرماه یازده سال قبل. باستان‌شناسی که نام‌اش را با عنوان «دوران طلایی باستان‌شناسی ایران» به زبان می‌آورند، کسی که در کنار کاوش‌های باستان‌شناسی در محوطه‌های تاریخی مختلف مانند "هگمتانه" و "قلعه یزگرد" اقدامات‌اش در کسوت ریاست پژوهشکده باستان‌شناسی، او را یکی از مردان «دوران طلایی باستان‌شناسی» کرد. دستیار مسعود آذرنوش در سایت هگمتانه؛ که در سال‌های پایانی عمر آذرنوش به عنوان دستیار همراه او بود، بعد از گذشت ۱۱ سال از فوت او، آن روز را روایت می‌کند. «جمعه هشتم آذر سال ۱۳۸۷، ظاهرا روزی مثل بقیه روزها بود، در هیئت دکتر همه چیز ساعت‌وار دقیق بود، مثل همه روزهای کاوش قبل از ساعت ۶ از خواب بیدار شدیم و راس ساعت ۶ همه سر میز صبحانه بودند و مثل همیشه دکتر در راس میز نشسته بود. پس از صبحانه من همراه با سایر اعضای تیم کاوش به محوطه جنوب غربی تپه (هگمتانه) رفتیم. با توجه به اینکه ‌دکتر روی مقاله کاوش «قلعه یزدگرد» کار می‌کرد، روزهایی که همدان بود، من پس از راه افتادن کارگاه و حضور غیاب کارگران به پایگاه برمی‌گشتم و در تهیه مدارک لازم به دکتر کمک می‌کردم. در بازگشت تا ساعت۱۰ که زمان چاشت بود، به همراه دکتر کار کردم، بعد از چاشت دکتر گفت که امروز با آقای رشیدبیگی – مدیر وقت پایگاه هگمتانه – قرار است برای بازدید زاغه هایی که در بخش شمالی و غربی تپه در بین دیوارها و فضاهای معماری توسط کارتن‌خواب‌ها و افراد دیگر به وجود آمده، بازدید کنند. و راه حلی برای کنترل و ساماندهی وضع این قسمت از تپه داشته باشند. بنابراین من به کارگاه کاوش رفتم و دکتر با آقای رشیدبیگی به بازدید زاغه‌ها رفت. ساعت یک وقت ناهار بود و طبق برنامه دکتر که معمولا با سایر تیم‌های کاوش متفاوت بود، به همراه سایر کارشناسان به پایگاه برگشتیم. دکتر پیش از ما برگشته بود و در حین ناهار با آب و تاب از وضعیت زاغه‌ها در قسمت شمالی و غربی تعریف کرد. بعد ناهار بچه‌ها به سایت برگشتند و من برای کمک به دکتر در پایگاه ماندم. دکترگفت: امروز چند بار حالت نفس تنگی به من دست داده، شاید به خاطر فضای زاغه‌ها بوده. اصرار کردم که به اورژانس زنگ بزنم تا وضعیت‌اش را بررسی کنند، اما گفت برای روز یک‌شنبه وقت دکتر داشتم و زنگ زدم قرار شده امروز عصر بروم برای ویزیت. دکتر یک‌شنبه و سه شنبه دانشگاه درس می‌داد، شنبه عصر می‌رفت و چهارشنبه صبح برمی‌گشت، اما این‌بار می‌خواست یک روز زودتر برود. به راننده تاکسی زنگ زدم و از او خواستم ساعت ۳ برای بردن دکتر به تهران در پایگاه باشد. دکتر آماده شد، چمدانش را بست. لباس عوض کرد و هنگامی که داشت بند کفش هایش را می‌بست دوباره حالت تنگی نفس به او دست داد. باز هم اصرار کردم که به اورژانس زنگ بزنم اما قبول نکرد. دکتر راهی تهران شد، بچه‌ها از کاوش برگشتند، متعجب از این‌که دکتر رفته، دوش گرفتند و استراحت کردند، حدود ساعت ۵ تماس گرفت، عجیب بود همیشه وقتی می‌رسید تماس می‌گرفت، به شوخی گفت این چه ماشینیه برام گرفتی. پنچر کرده بودند و راننده در حال گرفتن پنچری. دکتر هم تماس گرفته بود ببیند، این دو ساعتی که نبوده اتفاقی افتاده؟ بعد تماس کمی استراحت کردم، تلفنم زنگ خورد، دکتر بود. برداشتم، طبق معمول پیش‌دستی کردم و گفتم سلام آقای دکتر، حال شما خوبه، رسیدید به سلامتی؟ اما صدای آن طرف تلفن صدای یک زن بود که پس از سلام پرسید شما چه نسبتی با دکتر دارید؟ اول فکر کردم خواهر دکتر است، پرسیدم خانم آذرنوش شما هستید. صدا گفت خیر من همسایه آقای دکتر هستم و ادامه داد «کمی حالشون بده، شما چه نسبتی با ایشون دارید، هول کردم، گفتم من برای دکتر کار می‌کنم، دستیار ایشون هستم، خوب زنگ بزنید به اورژانس. خانم همسایه گفت زنگ زدیم اورژانس اومده، اما کمی حالشون بده، شماره‌ای از خانواده ایشون دارید؟ گفتم ندارم ولی روی گوشی (نام خواهر مسعود آذرنوش) را سرچ کنید، لطفا ببریدش بیمارستان. صدای پشت تلفن آهسته گفت کمی دیر شده ایشون در آسانسور فوت کردند.» یخ زدم، چه کار کنم به چه کسی زنگ بزنم؟ زنگ زدم به دکتر فاضلی رییس وقت پژوهشکده باستان‌شناسی و جریان را شرح دادم و ایشون گفت پیگیری می‌کنم، فرض بر این‌که موضوع صحت دارد کاوش را یک هفته تعطیل اعلام کن. نیم ساعت از تماس با دکتر فاضلی نگذشته بود که بچه‌ها را جمع کردم و داستان را تعریف کردم، همه بهت زده بودند، بعضی سیگار می‌کشیدند، بعضی آهسته اشک می‌ریختند و بعضی با پرزهای موکت سرگرم شده بودند. در حین این‌که با بچه‌ها صحبت می‌کردم، یک پیامک به ترتیب برای گوشی بچه‌ها آمد، کوتاه و پرمعنا و البته دردناک «آذرنوش مرد»، روزنامه‌ها، یازده سال پیش فردای روز هشتم آذر ۱۳۸۷ نوشتند: «مسعود آذرنوش رییس سابق پژوهشکده باستان‌شناسی در بازگشت از ماموریت همدان فوت کرد» شریفی، بعد از گذشت بیش از یک دهه از رفتن مسعود آذرنوش؛ از این باستان‌شناس گفت. وی به ایسنا می‌گوید: «او در زمان حضورش در پژوهشکده باستان‌شناسی تحول ایجاد کرده بود، حضور هیات‌های خارجی از جمله در سد سیوند یکی از نخستین قدم‌ها در این زمینه بود که باعث شد بسیاری از باستان شناسان ایرانی که با این هیات‌ها کار می کردند، به مرور با آن‌ها ارتباط بگیرند و از کنار این ارتباطات از اقداماتی مانند بورس استفاده کنند. سختگیری‌های شادروان آذرنوش در دانشگاه و محل کارش، به گونه‌ای بود که بسیاری از کارمندان آن را بر نمی‌تافتند، اما او بهترین اقدامات را در زمان حضورش در پست‌های مختلف در پژوهشگاه میراث فرهنگی انجام داد، به حدی که دوره‌ی حضور او در پژوهشکده باستان‌شناسی را "دوره طلایی باستان‌شناسی" می‌نامند.» او با اشاره به جوان‌گرا بودن شادوران آذرنوش برای استفاده از جوانان و فارغ‌التحصیلان رشته‌های باستان‌شناسی در تیم‌های کاوش و پژوهشکده باستان‌شناسی ادامه می‌دهد: «تعدادی از باستان‌شناسان و حتی مسوولان پژوهشگاه در زمان حیات وی، از او شاکی بودند که چرآذرنوش پای هیات‌های خارجی رابه ایران بازکرد و جوانان را به کاوش‌ها راه داد. در شرایطی که هیات‌های خارجی در ایران بودجه‌های تحقیقاتی همراه خود می‌آوردند و کارهای آزمایشگاهی را بدون پرداخت حداقلی بودجه از سوی دولت یا میراث فرهنگی انجام می‌داند.» شریفی حتی به پروژه‌ای در زمان حیات آذرنوش اشاره می‌کند و می‌گوید: «با پیگیری‌ها و ارتباطات بین‌المللی که مرحوم آذرنوش داشت، در آن زمان تعداد زیادی نمونه یافته‌های باستان‌شناسی برای انجام آزمایش کربن ۱۴ به دانشگاه آکسفورد فرستاده شد، بدون این که حتی یک ریال از سوی پژوهشکده باستان‌شناسی یا ایران پرداخت شود. در واقع این اقدام برای نخستین بار انجام می‌شد، او با ارتباطات بین‌المللی خود کمک به باستان‌شناسی ایران می‌کرد.» دستیار آذرنوش با اشاره به پروژه‌های بلند پروازانه‌ای که شادروان آذرنوش برای محوطه‌های تاریخی کشور داشته، توضیح می‌دهد: «او طرحی را تهیه کرده بود تا با سید مهدی موسوی کوهپر – باستان شناس – با بودجه‌ای که در سال ۱۳۸۰ تعریف شده بود، کارهای مطالعاتی پنج شهر ساسانی مانند «فیروزآباد» و «بیشاپور» را تا حدود چهار فصل کاوش و مطالعه انجام دهد. از دیگر پروژه‌هایی که قصد اجرایی کردن‌اش را داشت، همکاری با شبکه چهار سیما همراه با یک گروه مستندساز و تعدادی باستان شناس بود تا برای معرفی محدوده‌ی ایران فرهنگی، آثاری که برگرفته از ریشه ایرانی هستند ثبت و ضبط و نمونه‌برداری شود و با پخش اطلاعات فنی و موارد موجود به شیوه‌ای که قابل پخش در تلویزیون باشد، این محوطه‌های باستانی به مردم معرفی شود.» شریفی با اشاره به کاوش‌هایی که آذرنوش در محوطه‌ی تاریخی هگمتانه انجام داده بود، می‌گوید: تا آن زمان سه فصل کاوشِ لایه‌نگاری در هگمتانه انجام شده بود، اما در آذر سال ۱۳۸۷ تیم کاوش مسعود آذرنوش در حال بررسی محوطه‌ای در منطقه‌ی هگمتانه بودند که قرار بود در آن منطقه موزه منطقه‌ای غرب کشور درست کنار هگمتانه ساخته شود و او اجرایی شدن این پروژه را منوط به انجام بررسی‌های کامل در این محوطه کرده بود، تا اگر آثار یا نشانه‌های تاریخی به دست نیامد، کار ساخت موزه را انجام دهند. و با وجود به دست آمدن نشانه‌ها و یافته‌های باستان‌شناسی در آن محوطه، بعد از درگذشت آذرنوش، کار ساخت موزه را در همان منطقه آغاز کردند. موزه‌ای که بعد از این همه سال به نظر می‌رسد هنوز در مرحله‌ی بتن‌ریزی آن برای کف هستند.» این باستان‌شناس با اشاره به دیدگاه مسعود آذرنوش درباره‌ی محوطه‌ی هگمتانه و دوره‌ی تاریخی که توسط او و محمد رحیم صراف - باستان‌شناس پیشکسوت - دو دوره‌ی تاریخی مختلف را شامل می‌شد، می‌گوید: «طبق صحبت‌های آقای صراف، مسوولان شهری همدان، این شهر و محوطه‌ی تاریخی هگمتانه را پایتخت مادها می‌دانستند، در حالی که کاوش‌های لایه‌نگاری آذرنوش نشان داد که حداقل آن معماری خشتی که در همدان به عنوان معماری عصر آهن و مادی شناخته می‌شد، معماری عصر آهن نیست و قطعا متعلق به دوره‌ی اشکانی است. آذرنوش این اتفاق را این طور عنوان می‌کرد؛ "من مدعی نبود هگمتانه در شهر همدان نیستم، فقط می‌دانم، سازه‌های خشتی محوطه‌ی موسوم به هگمتانه در شهر همدان امروزی، بر اساس مطالعات لایه‌نگاری منتسب به دوره اشکانی است."» شریفی اما ادامه می‌دهد: هنوز مردم و مسوولان همدان نمی‌خواهند این را قبول کنند چون فکر می‌کنند با قبول کردن این تاریخ برای همدان؛ قدمت شهرشان کمتر می‌شود. دکتر آذرنوش حتی سال ۱۳۸۵ در سخنرانی که در همایش باستان‌شناسی غرب کشور در کرمانشاه داشت، در این‌باره حرف زد؛ «هگمتانه‌ی مادها ممکن است در جای دیگری از شهر همدان باشد یا حتا خارج از شهر همدان. اما آن چه که امروز به آن هگمتانه می‌گویند "اکباتانِ اشکانی" است.» دستیار آذرنوش حتی به مراسمِ دانشگاه بوعلی همدان در روزهای بعد از هشتم آذر ۱۱ سال قبل اشاره می‌کند که تا قبل از درگذشت آذرنوش قرار بود او در آن دانشگاه برای هگمتانه و کاوش‌های سه فصل قبل آن صحبت کند، اما با درگذشتِ وی؛ همان مراسم به آیینِ بزرگداشت او تبدیل شد. مسعود آذرنوش ـ باستان‌شناس و رییس سابق پژوهشکده‌ی باستان‌شناسی سازمانِ وقتِ میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ـ هشتم آذر و پس از بازگشت از مأموریت اداری در هگمتانه‌ی همدان به تهران، براثر سکته درگذشت. پیکر او در قطعه‌ی نام‌آوران و مفاخر بهشت زهرا (س) آرام گرفت. آذرنوش در سال ۱۳۵۲ کارشناسی ارشد باستان‌شناسی و تاریخ هنر را از دانشگاه تهران و در سال ۱۳۶۸ دکتری باستان‌شناسی را از دانشگاه کالیفرنیا گرفت. او از سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۵ در سازمان میراث فرهنگی کشور، ریاست پژوهشکده‌ی باستان‌شناسی را برعهده داشت. این باستان‌شناس ده‌ها مقاله در حوزه‌ی باستان‌شناسی در نشریات تخصصی داخلی و خارجی به زبان‌های فارسی، انگلیسی و فرانسه منتشر و در زمان ریاست خود در پژوهشکده‌ی باستان‌شناسی، تغییراتی اساسی را در این حوزه ایجاد کرد. او در سال های پایانی عمر خود، سرپرست هیأت کاوش باستان‌شناسی هگمتانه در همدان و قلعه یزدگرد در استان کرمانشاه و مدیر محور ساسانی استان فارس بود. انتهای پیام

مشاهده بیشتر »