#همسران_جوان #دانستنی #بیشتر_بدانیم
خوشبینی مفرط و ساده اندیشی برخی زوجین ، این تصور را پیش می آورد که با گذشت چندسالی از زندگی و آشنایی اجمالی هریک با روحیات همسر ، در ارکان زندگی هیچ گونه خللی وارد نمی شود و روابط متقابل آن ها و میزان تفاهم ، خود به خود در همان سطح مطلوب اولیه باقی می ماند و در نتیجه یک نوع آرامش که توأم با نگرش سطحی نسبت به مسایل خانواده می باشد ، به وجود می آید . چنین موقعیتی خواه ناخواه یک نوع رکود و فقر ارتباطی و اخلاقی را فراهم می آورد و در نتیجه روح های آن ها از هم بیگانه تر و دورتر می شود و رفته رفته اولین نشانه های بحران در زندگی خانوادگی به چشم می خورد .
زن و مرد در این موقعیت با اولین ضربهها بیدار شده و مضطربانه به اندیشه فرو میروند که اینک چه باید کرد ؟ آیا برای نجات زندگی ، کاری میتوان کرد ؟ آیا پایان روزهای خوش زندگی فرا رسیده است ؟ و بالاخره برای نجات از این بحران ، از کجا باید شروع کرد ؟
آنچه همسران جوان در این موقعیت بحرانی باید بدانند در قالب چند توصیه به شرح زیر بیان می گردد تا با بکار بردن آن ها، دوران بحران را سپری کنند و به ساحل آرامش زندگی خود قدم بگذارند.
توصیههای تربیتی برای بحرانزدایی
۱) شخصیت همسرتان هرچه باشد شما هم نیاز به دوبارهسنجی معتقدات خود در مورد زندگی دارید . این باور که شما هم بیعیب و نقص نیستید ، یک نوع آمادگی و انعطاف روحی ایجاد میکند که برای دستیابی به تفاهم ضرورت زیادی دارد .
۲) مشکلات زندگی همه یک جور نیستند و از لحاظ موضوع ، عمق و پیچیدگی با هم فرق دارند. از این رو زمانی متناسب با هر کدام برای بحرانزدایی مورد نیاز است هرگز عجولانه و شتابزده با مشکلات ژرف برخورد نکنید ، بلکه اعتقاد داشته باشید که مشکلات به تدریج و به مرور زمان ، شکل میگیرند و بر همین اساس ، به صورت تدریجی نیز باید حل شوند.
۳) بحرانها و مشکلات زندگی ، محک لیاقت و شایستگی شما به شمار میروند . سعی کنید با عبور از این بحران، لیاقت، جدیت و توان خود را به اثبات رسانید .
۴) اجازه ندهید حوادث و افراد ، شما را نابود کنند . روحیه خود را دستخوش ناملایمات نکنید و قدرت خود را از دست ندهید .
۵) دوبارهسنجی انتظارات و توقعات شما از همسرتان ، در برخی موارد سبب کاهش بحران میشود ، مثلاً میتوانید از خود بپرسید این که من معتقدم « همسرم باید چنین و چنان میکرد » این « بایدها » از کجا نشأت گرفتهاند ؟ وچگونه بایدهابه قوانین و مقررات زندگی تبدیل شدهاند ؟ این عمل در بررسی امکانات همسرتان و ارزیابی قدرت واکنش او به خواستههای شما سودمند است .
۶) برای تغییر در روحیه همسرتان و در نتیجه مشکلزدایی از زندگی ، برخی شرایط حاکم بر خانواده را تغییر دهید ، مثلاً پیشنهاد یک مسافرت، شرکت در مجالس بحث و گفتگوی مذهبی ، تشکیل جلسات خانوادگی ، افزودن برخی برنامههای متنوع به زندگی و در صورت امکان تغییر در شرایط و ساعات کار و بازگشت به منزل و تغییرالگوهای ارتباطی با همسر، از این قبیل موارد محسوب میشود .
۷) قوای حیاتی خودتان را درست مثل پولتان صرفهجویی کنید و این حق را نیز برای همسرتان قائل باشید که او هم انرژی روانی خود را ذخیره کند و با برخوردهای شکننده ، دچار افسردگی و پیری زودرس نشود .
۸) یک فلسفه زندگی را که مبتنی بر خوشبینی باشد ، اتخاذ کنید ، چنین امری به مهارکردن عواطف و حفظ قوای حیاتی شما ، کمک خواهد کرد .
۹) سازمان عاطفی خود را به گونهای مرتب و منظم کنید که مانع از انتقال کلیه نگرانیها و افکارمنفی مربوط به کارتان، به محیط منزل و بالعکس شود .
۱۰) هروقت در اثنای گفتوگو با همسرتان احساس کردید که به حالت عصبی نزدیک میشوید، از ادامه بحث خودداری کنید و در زمان مناسب به بیان بقیه مطالب خود بپردازید .
۱۱) برای حوادثی که شاید هرگز روی ندهد ، خودتان و همسرتان را آزار ندهید .
۱۲) از کاه ، کوه نسازید و مسائل را بزرگ نکنید، بدانید که در زندگی افراد خوشبین ، کاه و کوه ، هر دو وجود دارد ولی در زندگی افراد بدبین ، فقط کوه وجود دارد . زیرا آن ها از هرکاهی ، کوهی میسازند و در برابر آن اظهار عجز می کنند .
۱۳) همسرتان از شخصیتی برخوردار است که نه آن چنان پیچیده است که شناخت او غیرممکن باشد و نه آن چنان ساده است که نیازمند تلاشی از جانب شما نباشد؛ شناخت همسرتان امری ممکن و ضروری است . با مطالعه مستمر در حالات و روحیاتش ، او را بیشتر و بهتر خواهید شناخت و در نتیجه زندگی شما هرگز به لبه پرتگاه نزدیک نخواهدشد.
۱۴) در برخی از بحرانهای زناشویی، هریک از زوجین با مطرح ساختن خاطرات دردناک گذشته و بیان تألمات روحی خود، مشکل را پیچیدهتر میکنند. در حالی که ظاهراً قضایای گذشته ربطی به مشکل امروز آن ها ندارد . این کیفیت که نوعی « واپسگرایی» در زندگی مشترک است، احتمال موفقیت را در گفتگوهای زوجین، از بین میبرد. بهترین فرمول در این گونه موارد این است که هریک از دیگری صادقانه بپرسد ، « برای از این به بعد ، ازمن چه انتظاراتی داری که من انجام دهم ؟ » این پرسش ، پیوند مشکل امروز را با گذشتههای دور به کنار مینهد و با طرح یک پرسش مشخص، در پی پاسخ مشخصی برمیآید و در نهایت مشکل به شیوه معقولی حل خواهد شد .
۱۵) تعدادی از زوجهای جوان به دلیل آسیبی که در الگوهای ارتباطیشان وجود دارد ، نمیتوانند به تفاهم برسند، ممکن است این آسیب در نحوه گفتوگو ، همکاری ، برخورد با اطرافیان و یا نظایر آن به وجود آمده باشد، به هرحال در روابط آن ها خللی ایجاد میکند. در این گونه موارد حضور فرد سومی به عنوان مشاور میتواند در رفع مشکلات ارتباطی آن ها مؤثر باشد .
منبع: تبیان سمنان