#وسعت_ایران #دانستنی #بیشتر_بدانیم
وسعت و مرزهاى سیاسى ایران در طول تاریخ بنا به علل سیاسى که گاهى برخى از ممالک و اراضى به تصرف ایران درآمد و یا بهعکس در بعضى از موارد از حیطه تسلط ایران خارج مىشد همواره متغیر بوده است. براى روشن شدن مطلب چنانچه اوراق تاریخ سیاسى ایران را ورق بزنیم و مرزهاى ایران را در ادوار مختلف مورد توجه قرار دهیم ملاحظه مىشود که وسعت و مرزهاى این کشور از اواسط ششم پیش از میلاد یعنى از زمان حکومت مادها که اولین سلسله آریائى را در ایران تشکیل دادند تا حدود یک قرن پیش دائم در تغییر و تحول بوده است.
دوران مادها
مرزهاى سیاسى ایران در دوره مادها (۷۰۸ – ۵۵۰ ق.م) منطبق با حدود چند واحد بزرگ جغرافیائى بوده است و خط مرزى از طرف شمال شرقى و مشرق تا رود جیحون و سرچشمه رود هیرمند کشیده مىشد. در جنوب شرقى خط واصل از بندر جاسک تا ناحیه جنوبى دریاچه سیستان سرحد را تشکیل مىداد. در شمال غربى و مغرب مرزهاى ایران از کوههاى قفقاز و رود کورا تا رود هالیس (قزل ایرماق) در آناتولى ممتد بود و حد غربى ایران را رودخانه دجله تا سرچشمههاى آن در جنوب ترکیه تشکیل مىداد و قلمرو این دولت در غرب استانهاى همدان، آذربایجان، کردستان، کرمانشاه کنونى را شامل مىشد. به این ترتیب ایران در دوره مادها شامل قسمت اعظم ترکستان، شوروى و افغانستان و همچنین شامل جمهورى آذربایجان، گرجستان، ارمنستان و در غرب تا شرق ترکیه و مشرق عراق بوده است.
دوران هخامنشى
وسعت ایران در دوره هخامنشى (۵۵۰ – ۳۳۰ ق.م) به مراتب بیش از دوره ماقبل آن یعنى مادها بوده است و مرزهاى ایران به حداعلاء گسترش تاریخى خود رسیده بود، چه در این دوره مرزهاى ایران از رودخانه سند در مشرق تا قلب اروپا در غرب از یکسو و از سوى دیگر از ترکستان تا سواحل رود نیل گسترده شده بود. سرحد شمال شرقى ایران از رود جیحون گذشته به رود سیحون مىرسید، دریاچه اورال در خاک ایران قرار داشت. در مشرق رود سند حد شرقى سرزمین ایران را تشکیل مىداد تقریباً تمام خاک افغانستان کنونى را دربر مىگرفت. در غرب از یکسو تا نزدیکى رود دانوب در اروپا شامل تمامى خاک آناتولى امروزى و اراضى مغرب دریاى سیاه، و از سوى دیگر تا آتن تحت تسلط ایران بود، به اضافه در آفریقا قسمت شمال شرقى مصر و لیبى تا سومالى و قسمتى از یمن کنونى تا حوالى توس و حبشه جزءِ قلمرو ایران قرار داشت در جنوب مرز ایران تمام دریاى عمان و خلیجفارس و تمامى خاک عراق، سوریه، فلسطین امروزى را شامل مىشد.
وسعت غیرعادى مملکت، گسترش مرزهاى سیاسى به اضافه تعدد فوقالعاده واحدهاى جغرافیائی، تنوع ادیان و مذاهب و نژادها در دوره هخامنشى مىتوانست از لحاظ ادارى و سیاسى در ید قدرت واحد جزءِ یک دولت نیرومند باقى بماند این بود که به محض افول قدرت هخامنشى مرزهاى سیاسى با حمله اسکندر مقدونى درهم ریخت و پارهاى از متصرفات ایران بهعلت عدم تجانس و دورى از مرکزیت به محض یافتن فرصت از قلمرو ایران خارج گشت.
دوران اشکانى
قلمرو ایران در دوره اشکانیان (۲۵۶ق.م – ۲۲۴ م) بهعلت درگیرى با روم شرقى تا حدودى کاهش یافته است، در شمال شرقى مقدارى از اراضى از دست رفته، مرزهاى ایران تا رودخانه جیحون و خوارزم محدود گردید. در غرب فقط تا رود فرات در زیر تسلط اشکانیان قرار داشت و حد شرقى از رود سند تجاوز نکرد. توجه شدید اشکانیان بهسمت مغرب و شمال غرب و منازعه با رومیان چنان شدید بود که آنها حتى تسلط بر ممالک محروسه خود نداشتند. این عدم تسلط بر مرزهاى سیاسى ایران بزرگ موجب شد که برخى از متصرفات و واحدهاى جغرافیائى زیر سلطه آن بهصورت ممالک مستقل یا نیمه مستقل از ید قدرت اشکانیان خارج گردد.
دوران ساسانى
در هیچ دورهاى مرزهاى سیاسى ایران مانند مرزهاى دوره ساسانیان (۲۲۴ م تا ۶۵۲ م) بهحالت طبیعى خود نزدیک نبوده است. رود جیحون مرز شمال شرقى ایران را تشکیل مىداد در مشرق مرزهاى ایران بخش عمدهاى از پاکستان کنونى و رخج و بلوچستان را دربر مىگرفت حد شمال غربى تا ارمنستان و کوههاى قفقاز محدود بود، حد غربى ایران را رود فرات و قسمتى از خاک سوریه کنونى تشکیل مىداد.
در جنوب بحرین و سواحل جنوبى خلیجفارس در قلمرو ایران قرار داشته است. قسطنطنیه در دوران خسرو پرویز ساسانى و یمن در دوران انوشیروان جزئى از خاک ایران بودهاند.
لطفاً بقیه مطالب را در صفحه 2 مطالعه فرمایید.