ضربالمثل– سخنان برجسته، روشن، پندآمیز و مستقل که در زبان مردم رایج است – گونهای از بیان است که معمولاً تاریخچه و داستانی پندآموز در پس بعضی از آنها نهفته است. بسیاری از این داستانها از یاد رفتهاند، و پیشینه برخی از امثال بر بعضی از مردم روشن نیست؛ بااینحال، در سخن بهکار میرود. شکل درست این واژه «مَثَل» است و ضرب در ابتدای آن اضافه است. به عبارت دیگر، «ضرب المثل» به معنای مَثَل زدن (به فارسی: داستان زدن) است.
در مورد پیدایش و رواج امثال و اصطلاحات مثلی هیچ گونه اطلاعی در دست نیست. جملاتی که امروزه به عنوان امثال و حکم شناخته شده و در تکلم عموم جاری است، ابتدا گفتار لحظهای و ترواش برقآسای اندیشه انسان سخنگو بوده که به لحاظ مؤثر بودن، دقیق بودن و دلنشین بودن آن در ذهن شنونده حک و سپس تکرار شده است. اولین گوینده یک عبارت مثلی به همان اندازه ناشناس است که گویندگان و نویسندگان اشعار فولکلوریک و اساطیر باستانی.
در این بخش، به ارائه و بررسی تعدادی از ضرب المثلهای شیرین فارسی پرداختهایم. ذکر این نکته لازم است که همه آنچه در این بخش تقدیم شده است در تعریف خاص ضرب المثل نمیگنجد و در اصل برخی از موارد ذکر شده از منظر علم بیان، مفید معنی کنایه است. در اصل این گونه موارد کنایههای معروف فارسی اند که به دلیل کثرت استعمال با قدری تسامح عنوان ضرب المثل یا مثل سائره یافتهاند. با همه این احوال حتی چنین کنایههایی در تعریف عام ضرب المثل میگنجد.
نمونه هایی از ضرب المثل های رایج:
اجارهنشینی خوش نشینی
کسی که خانه ندارد میتواند به راحتی محل زندگیش را عوض کند و هر جایی که خوشش آمد زندگی کند. دلبستگی نداشتن به چیزی.
اجاق کور بهتر از بچه بینور
اجاق کور یعنی خانه بی بچه؛ اشاره به این که فرزند نداشتن بهتر از فرزند ناخلف داشتن میباشد.
ادب از که آموختی؟ از بیادبان
از اعمال بی ادبان هر چه به نظر ناپسند و زشت آید نباید انجام داد. رفتار زشت دیگران را دیدن و خلاف آن انجام دادن.
از آب کره گرفتن
خسّت و حسابگری بیش از حد، از هرکه و هر چه کمترین چیز استفاده بردن و طرفنظر نکردن.
با پنبه سر بریدن
با نرمش و زیرکی به کسی صدمه زدن، دشمنی و خصومت پنهان از طریق دوستی.
با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشود
با حرف زدن کاری درست نمیشود باید تنبلی را کنار گذاشت و اقدام کرد.
با خودش هم قهر است
به آدم اخمو و عبوس و ترشرو میگویند.
با دست پس میزنه با پا پیش میکشه
کسی که رفتار دوپهلو داشته باشد یعنی در ظاهر از چیزی یا کسی دوری و خودداری کرده و بیمیلی نشان دهد اما در واقع به آن تمایل داشته باشد.
با دمش گردو میشکنه
نهایت خوشحالی (اشاره به موش در هنگام یافتن گردو).
بار کج به منزل نمیرسد
با تقلّب و نیرنگ و خلاف نمیتوان کاری از پیش برد و یا آن کار نتیجه خوبی ندارد.
جای سوزن انداختن نیست
شلوغی و ازدحام و فشردگی جمعیت است که به اندازه پایین آمدن سوزن جا وجود ندارد.
جایی نمیخوابه که آب زیرش بره
آدم زرنگ و زیرکی که کاملاً مواظب است و کاری نمیکند که باعث ضرر و زیانش شود.
مادر را ببین، دختر را بگیر
سفارش به خواستگار برای انتخاب همسر به این معنی که: چون دختر زیر نظر و زیر دست مادرش بزرگ شده از لحاظ لیاقت و هنرمندی و خانهداری تا حدّ زیادی به او شباهت دارد.
مادر زنت دوستت داره
به کسی میگویند که به موقع بر سر سفره غذا و هر چیز آماده و بیدردسری از راه برسد.
مار از پونه بدش میآید در لانهاش سبز میشود
معمولاً آدم از هر چیز که متنفر و بیزار و گریزان باشد با آن روبرو شده یا بر سرش آمده و نصیبش میگردد.
مار در آستین پروراندن
شخص خیانتکار یا دشمن خطرناکی را بیاطلاع پروراندن و به او محبت و رسیدگی کردن.
مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد
کسی که بلایی بر سرش آمده و تجربه تلخی از چیزی دارد، در آن مورد بدگمان و محتاطتر میشود.
مال یک جا میرود ایمان هزار جا
خطاب به شخص دزد زده که بدون این که مطمئن باشد به کسی یا کسانی مظنون باشد و تهمت بزند.
منبع: