#مشاغل_صنعت_تبلیغات #دانستنی #بیشتر_بدانیم
صنعت تبلیغات از تنوع زیادی از مشاغل برخوردار است. شاید متنوعترین مشاغل تبلیغات را در مؤسسات تبلیغاتی بتوان یافت. دیوید اگیلوی که از افراد بنام صنعت تبلیغات به شمار میآید در کتاب (Ogilvy on Advertising) که انتشارات مبلغان آن را تحت عنوان “رازهای تبلیغات” ترجمه و چاپ نموده است به بررسی مشاغل مختلف تبلیغات و ویژگی های لازم برای هریک پرداخته است که در ادامه توضیح داده میشود.
آگهی نویسان:
شاید آگهینویسان ییش از دیگران در مؤسسات تبلیغاتی به چشم نیایند. اما آن ها مهم ترین افراد به شمار میآیند. یک آگهی نویس موفق، نشانههایی بدین شرح دارد:
1- کنجکاوی شدید درباره محصولات، مردم و تبلیغات
2- حس طنز
3- عادت به سختکوشی
4- توانایی بصری
5- آرزوی نوشتن یک برنامه تبلیغاتی، بهتر از تمامی آنچه تا کنون نوشته شده است.
“ویلیام مینارد” از بنگاه بیتز میگوید: “اکثر آگهینویسان خوب، به دو دسته تقسیم میشوند: شاعران و قاتلان. شاعران، آگهی را مقصود و انتهای کار میدانند. قاتلان، آن را وسیلهای برای رسیدن به مقصود میبینند.” اگر شما، هم قاتل و هم شاعر باشید.” ، موفق میشوید.
مدیر هنری:
این شغل به داشتن اطلاعات کافی در زمینه فیلمسازی، صفحهبندی، عکاسی و چاپ نیاز دارد. ضمن این که داشتن ذوق هنری نیز در این شغل از اهمیت بالایی برخوردار است. در گذشته مدیران هنری در خدمت آگهی نویسان بودند ولی در جهان امروز، جایگاه بالاتری به دست آوردهاند تا آنجا که برخی از مدیران هنری تا حد “مدیران خلاقیت” ارتقا پیدا کردهاند.
مدیر امور مشتریان: (Account Executive)
به کسی گفته میشود که پاسخگوی مشتریان و مراجعهکنندگان است و کارهای آنان را راه میاندازد و به عنوان رابط بین مؤسسه و مشتریان و یا مؤسسه و عموم مردم عمل میکند. نقش اصلی مدیر امور مشتریان، تحصیل بهترین کار ممکن از دیگر بخشهای مؤسسه است. آن ها هر روز با مشتریان و سفارش دهندگان آگهی تماس دارند.
شما هرگز مدیر امور مشتریان موفقی نخواهید شد مگر این که بیاموزید چگونه وجهه و معرفی خوبی از خود ارائه دهید. بیشتر مشتریان شما سازمان های تولیدی و خدماتی هستند و شما باید بتوانید برنامههای تبلیغاتی را به آن ها بفروشید. معرفی نامه باید به خوبی نوشته شده و به خوبی نیز ارائه شود. هرگز مشتریان خود را افراد سادهلوح نپندارید. با آن ها دوست شوید اما در سیاستهای آن ها دخالت نکنید. میتوانید به مشتریتان بگویید که اگر به جای او بودید چه میکردید، اما این حق را برای او محفوظ بدارید که خود تصمیم بگیرد چه تبلیغاتی باید انجام شود. چراکه این در واقع کالای او، پول او و در نهایت مسؤلیت اوست. اسرار مشتریانتان را کاملاً حفظ کنید و مسائل تجاری آن ها را در مجامع و اماکن عمومی مطرح نسازید. سعی کنید که گزاش هایی که مینویسید واضح و روشن باشد. هرچه گزارش های شما طولانیتر و پیچیدهتر باشد ممکن است توسط مدیرانی که قدرت عمل روی آن ها را دارند، کمتر خوانده شوند.
محققان:
برای اشتغال در بخش تحقیقاتی یک مؤسسه تبلیغاتی خوب، به تفکری تحلیلی و توانایی نوشتن گزارش های مناسب نیاز خواهید داشت. احتمالاً داشتن مدرک دانشگاهی در رشته آمار و یا روان شناسی نیز بسیار مؤثر خواهد بود. علاوه بر آن باید بتوانید با حس تفاهم با افراد بخش خلاقیت (که بیشترشان شدیداً نسبت به تحقیقات حساسند)کار کنید. از همه مهمتر شما باید ضمن حفظ هوشیاری، در عقایدتان صادق باشید. محققی که مسائل انحرافی و جانبدارانه را در گزارشهایش وارد کند موجب خسارات جبرانناپذیری خواهد شد.
دیوید اگیلوی در کتاب خود ضمن سپاسگزاری از محققان متذکر میشود که بایستی 9 مورد ذیل را با آن ها حل کرد.
1- آن ها سه ماه وقت صرف میکنند در صورتی که ممکن است شما فقط سه هفته وقت دشته باشید.
2- آن ها بر سر روششناسی کار، با هم توافق ندارند.
3- نظریه پردازان و فرهیختگان صنعت تبلیغات را فقط در بخش تحقیقات میتوان یافت.
4- محققان، نظام مدونی برای بازبینی تحقیقی که قبلاً انجام شده در اختیار ندارند.
5- تحقیق تبلیغاتی پر از مسائل و رویکردهای زودگذر است.
6- محققین از نمودارهایی استفاده میکنند که برای افراد عادی نامفهومند و گزارش های آن ها غالباً بسیار حجیم و طولانی است.
7- محققین با روشی اعصاب خردکن از اجرای طرحهایی که به نظر آنان از لحاظ معیارهای کمال گرایانه، ضعیف باشند امتناع دارند، حتی زمانی که طرح، نتایج عملی خوبی به بار آورد. به گفته وینسون چرچیل “بنویسید کمال گرایانه، بخوانید توقف کارها”.
8- از هر صد محقق، نود و نه نفر خود را با بررسیهایی مشغول میکنند که از آن ها خواسته شده است، اما به ندرت خود، آغازگر کاری هستند.
9- محققان واژگان نامفهومی به کار میبرند مانند: الگوهای نگرشی، قضاوت گرایانه، بازپردازی مفهوم، نیمه بهینه، رابطه همزیگری، شکسته طلبی و …
کارشناسان بخش رسانهها:
کسانی که در بخش رسانههای یک مؤسسه تبلیغاتی کار میکنند به تفکر تحلیلی، توانایی برقراری ارتباط با اطلاعات عددی در قالبهای غیر عددی، ثبات و پایایی در شرایط فشار و استعداد مذاکره با صاحبان رسانهها نیاز دارند.
مدیر خلاقیت:
اگیلوی که خود یک مدیر خلاقیت موفق بوده است فهرست شرایط لازم برای این شغل کمرشکن را این گونه مطرح میکند:
1- روانشناس خوب
2- مشتاق و قادر به استقرار معیارهای بالای کاری
3- مجری کارآمد
4- توانمند برای تفکر راهبردی، موقعیت دهی و اموری از این قبیل
5- دارای ذهن پژوهشی
6- برخوردار از توان و خبرگی یکسان در عرصه تلویزیون و رسانههای چاپی
7- خبره در زمینه کالاهای بستهبندی شده و دیگر محصولات و خدمات به یک اندازه
8- دارای ذوق و تجربه در زمینه گرافیک و امور چاپ
9- سختکوش و سریع
10- دوری گزین از درگیری و جدال
11- آماده برای تقسیم امتیازات کارهای خوب انجام شده و قبول انتقادات در مورد کارهای بد
12- ارائه کننده و معرف خوب
13- معلم خوب و استخدام کننده خوب
14- سرشار از نشاط و سرزندگی
مدیر عامل:
مشکلترین شغل در یک مؤسسه، مدیرعاملی است. او باید رهبر خوبی برای ترسوها باشد. او باید دارای تیزهوشی مالی، مهارت اجرایی، چابکی و شجاعت برخورد با افراد ناکارآمد باشد. مدیر عامل باید فروشنده خوبی باشد چون او مسؤل جذب مشتریان جدید است. او باید خود را با حرکتی جهشی از فلاکتها و مصیبتها دور سازد. و از همه مهم تر، قدرت بدنی لازم برای 12 ساعت کار روزانه و سپری کردن نیمی از وقت خود در مسافرت، برای وی ضروری است.
در تحقیقی که اخیراً انجام گرفته مشخص شده است که نرخ مرگ و میر مدیران ارشد تبلیغات به علت فشارهای عصبی 14٪ بیشتر از همتایان یقه سفید آنان در دیگر مشاغل است.
منبع: چهارراه تبلیغات