#غیبت #بیشتر_بدانیم #دانستنی
سبب غیبت امام زمان(عج) چیست؟ چرا امامى که باید بین مردم حضور داشته باشد و آنان را هدایت و رهبرى کند، غایب شده و در پنهانى زندگى مىکند؟
غیبت امام مهدى(عج) یکى از پدیدههایى است که با اراده و تدبیر خداوند رخ داده است ؛ پس به طور حتم داراى حکمت و مصلحتى مهم و قابل توجه است.
در اینجا عوامل و حکمت هاى غیبت – بر اساس یک دسته بندى جدید و جامع – بیان مى شود ؛ بنابراین تقسیم، غیبت امام مهدى(عج) هم از جانب خدا و به خواست و اراده او بوده است و هم مردم، حاکمان ظالم و شیعیان در آن نقش و تأثیر داشته اند.
یک. اراده و خواست خداوند
طبق بیان روایات، غیبت امام مهدى(عج)، بیشتر از ناحیه خدا و بر اساس مشیّت، حکمت و اراده او بوده است. در روند پیشینه دار تاریخ، وقایع و رویدادهاى شگفت و خارق العادهاى رخ داده و این ها بر اساس سنت و قوانین الهى حاکم بر هستى بوده است. زندگى طولانى و غیبت امام مهدى(عج) نیز از چهارچوب این قانون خارج نیست. خداوند با غیبت حجت خود، اهداف و اغراض زیر را در نظر داشته است :
1-1. آزمون و امتحان مردم
یکى از حکمت های الهى در مسئله «غیبت حجت»، امتحان و آزمایش انسان ها – به خصوص شیعیان – است ؛ یعنى، امتحان و آزمایش گروهى که ایمان محکمى ندارند تا باطنشان ظاهر شود. کسانى هم که ایمان در اعماق دل آنان ریشه دوانده، به واسطه انتظار و صبر بر شداید و ایمان به غیب، ارزش و قدرشان معلوم مى گردد و به درجاتى از ثواب نایل مى آیند.
بر این اساس آزمایش مردم از دو جهت صورت مى گیرد :
الف. چون اصل غیبت بسیار طولانى مى شود، بیشتر مردم در شک و تردید مى افتند و برخى در اصل ولادت و بعضى نیز در بقاى آن حضرت شک مى کنند.
ب. شدت ها و پیشامدهاى ناگوار، باعث مى شود که حفظ ایمان و استقامت در راه دین، بسیار دشوار گردد و ایمان افراد در مخاطرات سخت واقع شود.
اگر کسى اعتقاد خود را به امام(ع)از دست ندهد و یا در مشکلات و سختى ها استقامت داشته و مؤمن باشد، از این امتحان سربلند بیرون مى آید.
1-2. اتمام حجّت
با غیبت طولانى ولىّ الهى، همه گروه ها، افراد، اندیشه ها و نظام ها، امکان حکومت بر مردم و مدیریت جامعه را پیدا کرده و ضعف و ناتوانى خود را در اداره جامعه و رفع مشکلات و گسترش عدالت بروز مى دهند. این در حالى است که حکومت و ولایت بر مردم، شایسته و بایسته اولیاى الهى – به خصوص دوازده امام معصوم – است و خداوند مى خواهد بدین ترتیب با مردم اتمام حجت کند و توجّه و خواست آنان را به حکومت معصومان جلب نماید.
1-3. تطابق و همسانى با پیامبران
خداوند بنابر مصالحى، انبیاى گذشته را براى مدّتى از بین مردم مخفى مى کرد ؛ پس خواست که این موضوع را درباره حضرت مهدى هم پیاده کند تا آن حضرت، آخرین غیبت را انجام دهد و این سنّت الهى به طور کامل و تمام، به منصّه ظهور رسد. حنان بن سدیر به نقل از پدرش از امام صادق(ع) نقل مى کند : «قائم ما غیبتى دارد که طولانى مى شود»، عرض کردم : «اى فرزند رسول خدا! علّت آن چیست؟ » فرمود : «خداوند نمى خواهد این امر انجام شود ؛ مگر این که تمام سنت هایى را که پیامبران در غیبت هایشان داشته اند، در این غیبت قرار دهد… بنابراین باید تمام مدّت، مجموع غیبت هاى پیامبران، در این غیبت وجود داشته باشد. »
1-4. هدایت بخشى مداوم
همان طور که اشاره شد، امامان واسطه فیض الهى و منبع هدایت و راهنمایى مردم هستند. خداوند به منظور استمرار هدایت مردم – وقتى آنان در برهه اى از زمان نعمت بى نظیر الهى (امام معصوم) را قدردان نبودند – طبق مصلحت، وجود او را در پس پرده غیبت قرار مى دهد تا علاوه بر حفظ نظام عالم، نزول فیض و رحمت حق از طریق او به بندگان ادامه یابد و راه هدایت و رستگارى بر روى مردم باز باشد. به نظر مى رسد با توجّه به وجود مشکلات زیاد فراروى امامان، غیبت، بهترین وسیله این هدایت بخشى باشد.
امیر مؤمنان(ع)فرموده است :«زمین هیچ گاه از حجت الهى خالى نیست که براى خدا با برهان روشن، قیام کند (به صورت) آشکار و شناخته شده و یا بیمناک و پنهان ؛ تا حجت خدا باطل نشود و نشانه هایش از میان نرود (دلیل هاى روشن هدایت از بین نروند)».
1-5. ظهور نسل مؤمن از صلب کافر و منافق
طول غیبت، باعث مى شود که در اصلاب فاسدان و منافقان و کافران، اگر مؤمنى باقى باشد، همه به دنیا بیایند ؛ چنان که شیوه امامان معصوم نیز چنین بوده و حتى پیش بینى هایى در مورد بعضى از افراد منافق و ناصبى داشتند. بعد از مدتى نیز از صلب آنان، افرادى مؤمن و دوستدار اهل بیت«ع» به دنیا مى آمدند.
1-6. ظهور قدرشناسى
یکى از حکمت ها و اسرار مهم غیبت امام مهدى(عج)، توجّه بیشتر مردم، به قدر و منزلت آن موعود امت ها است. پس از آن همه قدرناشناسى که نسبت به پدران بزرگوار آن حضرت روا داشتند، او در پس پرده غیبت قرار گرفت تا گوهر گران بهاى وجودش، بیشتر مورد توجّه قرار گیرد و هنگام ظهور با پذیرش و استقبال کامل مردم رو به شود.
دو. نقش و تأثیر مردم
یکى از عوامل مهم غیبت امام مهدى(عج)، عدم همراهى و تمکین مردم از آن حضرت و سستى و قصور در یارى امام(ع) است ؛ چنان که امامان پیشین، از این ناحیه آسیب هاى فراوانى دیدند و مرارت ها کشیدند. نتیجه این معصیت و نافرمانى بزرگ مردم، کشته شدن و شهادت همه آنان و از دست دادن حکومت بوده است! بر این اساس غیبت امام مهدى(عج) بیشتر از ناحیه خود مردم بوده است ؛ نه از سوى امام زمان(عج).
در مورد نقش مردم در غیبت امام مهدى(عج) مى توان به چند مورد اشاره کرد :
2-1. تأدیب و متنبّه شدن
وقتى مردم به وظایف و مسئولیتهاى خود، در برابر امام و پیشواى بر حق خود، پایبند نباشند و از اطاعت و یارى او سرپیچى کنند و از جان و مالش محافظت نکنند ؛ رواست که خداوند، آن امام را براى مدتى از مردم جدا سازد و تأدیبشان کند. در این صورت مردم از بسیارى از مواهب و الطاف امام معصوم«ع»، بىبهره مانده و از برکات ظاهرى وجود او محروم مىشوند و این نشانگر غضب و خشم الهى است.
2-2. ستمکارى و نادانى مردم
ظلم و ستمى که مردم هم بر خود و هم بر دیگران روا مى دارند و از حجت الهى، به جهت جهل و نادانىشان بهره کافى نمى برند، موجب غیبت امام(ع) شده است.
سه. دشمنان عنود و ستمگر
یکى از موانع و چالش هاى اساسى فراروى امامان معصوم(ع)، وجود حاکمان ظالم، دشمنان جاهل و کینه جو و نفاق پیشگان دنیا دوست بوده است. این امر منجر به غصب خلافت، کشته شدن امامان، انزوا و محدودیت، فشارهاى مالى و اقتصادى، جلوگیرى از ارتباط با مردم و… شده بود.
امام مهدى(عج) نیز با همه این خطرات رو به رو بود و حکمت الهى اقتضا مىکرد که آن حضرت از دیدگاه ها غایب شود. با توجه به این امر بدیهى، عوامل زیر در غیبت آن حضرت نقش و تأثیر زیادى داشته است :
3-1. جلوگیرى از کشته شدن
امام حسن عسکرى(ع)فرمود : «بنى امیه و بنى عباس، شمشیرهاى خود را براى ما تیز کردند ؛ زیرا خوب مى دانستند که آن ها در خلافت حقى ندارند. آنان از ترس این که خلافت به جاى خود برگردد و در میان صاحبان اصلیش مستقرّ شود، به کشتن اهل بیت پیامبر(ص)و از بین بردن سلاله آن حضرت، همت گماشتند تا شاید از ولادت حضرت قائم جلوگیرى کنند و یا او را به قتل برسانند ؛ ولى خداوند اراده کرد که او را بر احدى از دشمنان آشکار نکند و نور خود را به اتمام رساند ؛ اگر چه مشرکان خوش ندارند.»
در اینجا بیان دو نکته خالى از فایده نیست :
الف. ترس حضرت بر جان خود، براى آن است که او، آخرین ذخیره الهى است که باید براى تحقق عدالت جهانى – که وعده حتمى خداوند است – باقى بماند ؛ وگرنه او نیز مانند پدران بزرگوارش، از شهادت در مسیر تحقّق اهداف الهى، استقبال مىکند.
ب. خداوند متعال، هر چند قادر و توانا است که در هر زمان و هر ساعت، آن حضرت را ظاهر و به طور قهر و غلبه، بر تمام ملل و حکومت ها – پیش از فراهم شدن اسباب – غالب سازد ؛ ولى چون جریان این جهان را بر مجراى اسباب و مسبّبات قرار داده و تا زمانى که اسباب چنان ظهورى فراهم نشود، قیام آن حضرت به تأخیر خواهد افتاد و اگر پیش از فراهم شدن اسباب و مقدمات ظاهر شود، از حفظ قتل مصون نخواهد ماند.
3-2. خطر دشمنان داخلى و اهل نفاق
علاوه بر خطرى که از ناحیه خلفاى عباسى متوجه امام مهدى(عج) بود ؛ توطئه و اقدامات شومى نیز از طرف بعضى از نزدیکان فاسد و نفاق پیشه علیه آن حضرت صورت مى گرفت و خطراتى را متوجه او مى ساخت. نمونه روشن این خطر را مى توان در اقدامات جعفر کذّاب جست و جو کرد. او با دستگاه خلافت ارتباط نزدیکى داشت و مى خواست به کمک آنان مقام و دارایى امام عسکرى(ع) را تصاحب کند و فرزند او را به کشتن دهد…!!
چهار. نقش امام زمان(عج)
غیبت و پنهان زیستى امام مهدى(عج)، مى تواند از ناحیه و خواست خود آن حضرت باشد، یعنى، آن حضرت برابر تحقّق بعضى از اهداف و برنامه هایش و رهایى از قید و بند حکومت ها و با اذن الهى، از دیده ها غایب شده است. در این رابطه مى توان به مؤلّفه هاى زیر اشاره کرد :
4-1. بیعت نکردن با حاکمان
یکى از عواملى که در روایات بسیار به آن اشاره شده، عدم بیعت امام مهدى(عج) با خلفاى جور و طاغوت ها است، آن حضرت به جهت این که مثل پدرانش مجبور به بیعت با آنان نشود، به فرمان خدا از چشم مردم مخفى شد.
4-2. آماده شدن جهان و افکار عمومى
یکى از علت هاى مهم غیبت امام مهدى(عج) و طولانى شدن پنهان زیستى آن حضرت، آماده ساختن جامعه بشرى، براى رسیدن به مقصد نهایى و الهى خود است. آمادگى جهان عبارت است از : بالا رفتن سطح آگاهى مردم و درک نیاز به پیشوایى عادل و عالم، به وجود آمدن امکانات و زمینه هاى مناسب براى تشکیل یک حکومت جهانى، به ستوه آمدن مردم از ظلم و بیدادگرى و خواست جهانى و مردمى براى گسترش و احیاى عدالت، معنویت و امنیت جهانى. تا این زمان (آمادگى جهانى) فرا رسد، حضرت در غیبت خواهند بود ؛ زیرا وظیفه حضرت، تحقّق فراگیر و گسترده تمامى اهداف و برنامه هاى پیامبران و اولیا است و اقدامات و اصطلاحات او، نیازمند درک بالا و شعور مترقى از سوى مردم است.
5-1. آماده سازى و تربیت شیعیان
یکى از حکمت هاى «پنهان زیستى» امام زمان(عج)، این بود که شیعیان ضعیف و کم ظرفیت، تربیت شده و سطح آگاهى و تحمّل و آمادگى آن ها بالا برود.